همه جامعه‌ها به دنبال بهترين ، مؤثرترين و كارآمدترين شيوه‌ها براي پاسخ‌گويي به نيازهاي روزافزون دانش‌آموزان و جامعه‌ي خود مي‌باشند .

يكي از بهترين روش‌ها براي ايجاد و نگه‌داشت يك سيستم آموزشي خوب ، تربيت كادر آگاه و متخصص به منظور رهبري سيستم آموزشي است .

در ميان گروه رهبران آموزشي ، راهنماي تعليماتي (آموزشي) از اهميت به سزايي برخوردار است .

 

راهنماي تعليماتي (آموزشي)

نظارت و راهنمايي ، يك فرآيند آموزشي است كه در آن فردي كه داراي علم و مهارت بيشتري مي‌باشد ، مسووليت تربيت و آموزش فرد ديگري را به عهده دارد كه كمتر داراي اين عناصر مي‌باشد . (رابينسون 1963)3

در جامعه‌هاي پيشرفته ؛ مديران و رهبران آموزش و پرورش ، متخصصان تعليم و تربيت ، برنامه‌ريزان آموزشي ، محققان تربيتي ، معلمان و راهنمايان آموزشي از كساني هستند كه در ايجاد يا هماهنگي تغييرات و تحولات ، وظايفي را به عهده دارند . وظيفه‌ي اين افراد ايجاد تغييرات و اصلاحات در برنامه‌هاي آموزشي و انطباق اين برنامه‌ها با نيازها و انتظارات دانش‌آموزان و جامعه و هماهنگي آموزش و پرورش با جامعه است . در اين ميان راهنمايان آموزشي وظايف حساس و مهمي را در چارچوب‌هاي معيني در آموزش و پرورش به عهده دارند .

وظيفه‌ي اصلي نظارت و راهنمايي تعليماتي (آموزشي)  اصلاح و بهبود وضع آموزشي است .

مسووليت نظارت و راهنمايي آموزشي در آموزش و پرورش به افراد متخصصي واگذار مي‌شود كه با صرف وقت و تلاش فراوان اين كار را انجام مي‌دهند ، اما نيل به هدف‌هاي آموزش و پرورش مستلزم همكاري گروه كثيري از متخصصان است كه بدون وجود آنان تحقق هدف‌ها بعيد به نظر مي‌رسد ، نظارت و راهنماييِ آموزشي يكي از اين تخصص‌هاست كه به طور اخص ، افراد معيني در نظام آموزشي هر كشور راهنمايان آموزشي ناميده مي‌شوند .

 

راهنماي آموزشي كيست ؟

خصوصياتِ شخصي :

از راهنمايان آموزشي انتظار مي‌رود ، مهارت بالايي در روابط انساني و ويژگي‌هايي نظير عطوفت ، مهرباني ،
صميميت ، صبر و خوشرويي از خود نشان دهند و نيز :

ـ روحيه‌ي همكاري كه مشاوران به آن معتقد هستند را به عنوان يك عامل پيشرفت و بهبود داشته باشد و علاقه‌مند باشد كه وقت خود را صرف كمك به ديگران كند .

ـ يك مرجع (نظرخواهي) باشد و افراد را در زمينه‌ي راه‌هاي جديد و پيشرفته براي انجام كارها وادار به تفكر و انديشه كند .

ـ نگرش‌هاي ارزشمند را به ديگران انتقال دهد و از نظر ديگران نيز استفاده نمايد .

ـ محيطي مردم‌سالار ايجاد كند كه به مشاركت هر يك از افراد شركت‌كننده اهميت داده شود .

ـ آمادگي تغيير و اصلاحات را داشته و دايم در صدد بهبود وضعيت باشد .

ـ بتواند متناسب با تغيير شرايط زندگي كرده و به معلمان كمك كند تا خود را با نيازهاي متغير جامعه ، كودكان و جوانان تطبيق دهند .

و در اين زمينه‌ها آگاهي كافي داشته باشد :

برنامه‌هاي آموزش عمومي ، آموزش حرفه‌اي قبل از خدمت ، در زمينه‌ي رشته تحصيلي ، برنامه كارشناسي ارشدِ نظارت ، تجربه‌ي موفق تدريس ، نظريه‌هاي يادگيري و روان‌شناسي تربيتي ، فلسفه‌ي آموزش و پرورش ، تاريخ تعليم و تربيت ، نقشِ مدرسه و جامعه ، تدوين برنامه‌هاي درسي ، پويايي گروه ، همايش و مشاوره و ارزيابي عملكرد معلم و ...4

راهنمايان آموزشيِ مخصوص مدرسه بايد به توسعه‌ي برنامه‌هاي درسي بپردازند ، به معلمان در توليد مواد آموزشي و برنامه‌هاي درسي كمك كنند ، براي پيشرفت كادر آموزشي برنامه‌ريزي كنند و به معلمان كمك نمايند تا روش‌هاي تدريس خود را بهبود بخشند ...

اقدامات جديد در نظارت آموزشي ، فراهم نمودن خدمات براي همكاران ، مربيان و مشاوران در فرآيند آموزش است5 .

 

مقايسه دو روش :

روشِ اثربخش

در بعضي از مدارس ، معلمان راهنما وظيفه‌ي نظارت و راهنمايي آموزشي را به عهده دارند . معلمان راهنما افراد باتجربه ، ورزيده و ماهري هستند كه صلاحيت‌هاي علمي ، سوابق تجربي ، ويژگي‌هاي اخلاقي و توانايي رهبري‌شان به مرور زمان بر كاركنان آموزشي ثابت شده و به اين سبب مورد پذيرش ديگر اعضاي آموزشي قرار دارند و نظريات و انديشه‌هايشان در مسايل آموزشي براي اعضاي مدرسه اهميت دارد . اين معلمان ، علاوه بر وظايف آموزشي خود به نظارت و راهنمايي آموزشي نيز مبادرت مي‌ورزند و از آن‌جا كه عضو بومي مدرسه محسوب مي‌شوند ، در كار با معلمان ديگر با مشكل خاصي مواجه نخواهند شد . به اعتقاد برخي از صاحب‌نظران تعليم و تربيت ، اين نوع نظارت و راهنمايي آموزشي روشِ اثربخشي است ، زيرا روابط راهنمايان آموزشي و معلمان مبتني بر همكاري حرفه‌اي و احترام و اعتماد متقابل ، غيررسمي و صميميانه است . (هوي و فورسايت ، 1986)

روشي ديگر :

ـ در مدارسي ديگر افرادي تحت عنوان راهنمايان آموزشي همين نقش را به طور رسمي ايفا مي‌كنند . اين راهنمايان در مدرسه پست سازماني ندارند و از طرف مناطق آموزش و پرورش بر حسب ضرورت به كار در مدارس منصوب مي‌شوند ، اين افراد گاهي وقت‌ها با مسايل و مشكلاتي مواجه مي‌شوند ، زيرا معلمان آنان را نماينده‌ي آموزش و پرورش مي‌دانند و نمي‌توانند با آنان ارتباط نزديك و صميمانه برقرار كرده ، بر اساس درك مشترك با آنان همكاري حرفه‌اي داشته باشند .

به هر حال ، در مدرسه‌اي كه معلم و راهنماي آموزشي يكديگر را مي‌پذيرند ، نتايج مطلوب‌تري به دست خواهد آمد .

از ويژگي‌هاي مدارس موفق اين است كه فردي ، مسوولِ فرآيند عملِ نظارت و راهنمايي باشد ، زيرا موفقيت هر مدرسه مستلزم برنامه‌ي نظارت و راهنمايي اثربخش است . (گليمان ، گوردون و راس گوردون ، 1995)

 

به عنوان نمونه :

در ژاپن فعاليت‌هاي آموزشي براي ارتقاي شايستگي‌هاي حرفه‌اي معلمان در مدرسه بسيار متنوع است كه يكي از مهم‌ترين آن‌ها اين است كه : از اداره‌ي آموزش و پرورش هر منطقه راهنمايان مجربي دعوت مي‌شوند تا ضمن بازديد از مدرسه و شركت در كلاس‌هاي درس ، در گروه‌هاي مختلف آموزشي معلمان به بحث در ارتباط با روش‌هاي بهبود كيفي فرآيند ياددهي ـ يادگيري و پرورش حرفه‌اي معلمان بپردازند ، آن‌ها تلاش مي‌كنند تا معلمان را در يافتن راه‌هاي نويني براي بهسازي فعاليت‌هاي آموزشي مدرسه ياري دهند .

مطلب فوق با توجه به اين است كه در ژاپن معلم هميشه از منزلت اجتماعيِ در خور توجهي برخوردار بوده ، معلمان دوره‌ي ابتدايي كيفيت علمي لازم براي تدريس داشته و به طور مستمر از دوره‌هاي آموزشي حين خدمت بهره‌مند مي‌شوند6 .

وظايف راهنمايان تعليماتي (آموزشي)

1 ـ برنامه‌ريزي آموزشي

راهنماي‌آموزشي در تدوين و توسعه‌ي برنامه‌ها و خط‌مشي‌ها با ديگر كارشناسان و متخصصان همكاري نزديك دارد.

2 ـ توسعه و تحقق برنامه‌هاي درسي

مسووليت اجراي مؤثر فعاليت‌هايي كه به تحقق هدف‌هاي برنامه‌ي درسي منجر مي‌شود با راهنماي آموزشي ، مدير و معلم است . راهنماي آموزشي در طراحي ، اجرا ، ارزشيابي و توسعه‌ي برنامه‌هاي درسي و نيز ارايه‌ي كمك‌هاي موردنياز با معلم همكاري نزديك و حرفه‌اي دارد .

3 ـ نظارت و هماهنگي

حصول اطمينان از نيل به هدف‌هايي كه نظام براي آموزش و پرورش تعيين كرده بر عهده‌ي راهنمايان آموزشي است كه با معلمان به طور مستقيم همكاري دارند .

4 ـ رهبري آموزشي

وظيفه‌ي اصلي راهنمايان ، همكاري حرفه‌اي با معلمان و ارايه‌ي رهنمودها و راهبردهايي است كه به معلمان كمك مي‌كند كارشان را بهتر انجام دهند .

5 ـ ايجاد انگيزه

وظيفه‌ي مديران و راهنمايان اين است كه براي تأمين انگيزه‌ها و هدف‌هاي معلمان فرصت‌هاي لازم را فراهم كنند . نظرخواهي از معلمان ، مشاركت دادن آنان در تصميم‌گيري‌ها ، سهيم كردن آنان در اداره‌ي امور آموزشي مدارس ، توجه به نيازهاي حرفه‌اي و كمك به رشد و پيشرفت آنان ، تشويق و حمايت از آنان در مواقع ضروري و جلب اعتماد و احترام آنان از روش‌هايي است كه انگيزه‌هاي قوي در كار معلمان ايجاد مي‌كند .

6 ـ تمرين (نمايش) معلمي

راهنماي تعليماتي (آموزشي) در نقش معلمي ، روش‌هاي نوين تدريس را براي معلمان اجرا مي‌كند و از آنان مي‌خواهد كه روش‌هاي جديد را به كار گيرند و نتايج آن را در كلاس درس مطالعه و بررسي كنند . تحقيق درباره‌ي روش‌هاي مؤثر و سودمند و قرار دادن آن‌ها به جاي روش‌هاي متداول و كم‌اثر از وظايف راهنمايان آموزشي است .

7 ـ پيشرفت حرفه‌اي

راهنمايان آموزشي بايد در ايجاد زمينه و فرصت مناسب براي پيشرفت حرفه‌اي معلمان كوشش نمايند . همچنين بايد سعي كنند از طريق آموزش‌هاي ضمن خدمت آنان را در مسير پيشرفت حرفه‌اي قرار دهند تا به سطوح بالاتر ارتقا پيدا كنند . البته زماني برنامه‌ي نظارت و راهنمايي آموزشي ، نتايج مطلوب‌تري دارد كه خود معلمان نيز بخواهند به پيشرفت حرفه‌اي خود كمك كنند .

8 ـ اجراي پژوهش‌هاي عملياتي و كاربردي

در نقش تحقيقاتي ، راهنماي آموزشي مبتكر و مروج تحقيقات در آموزش و پرورش است . راهنماي آموزشي بايد سعي كند امكانات لازم براي اجراي طرح‌هاي تحقيقاتي مشترك معلمان را فراهم كند و به عنوان راهنما و مشاور تحقيقاتي ، هماهنگي‌هاي لازم را بين معلمان به وجود آورد7 .

وظيه‌ي راهنمايي در مدرسه ياري به معلمان براي آزاد ساختن آنان از مسايل و مشكلات و به كار گرفتن استعدادها در جهت بهبود وضع كارشان مي‌باشد8 .

هدف اصلي كمك و ياري به معلم در تدريس و تعليم بهتر است9.