بررسی نقش مدیر درایجاد و رشد خلاقیت ونوآوری در مدرسه
عنوان مقاله:
بررسی نقش مدیر درایجاد و رشد خلاقیت ونوآوری در مدرسه
مولف:
مسعود انصاری جابری
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه تربیت معلم
و دبیر ناحیه 4 کرجE.mail:ansari.jaberi_adm@yahoo.com
چکیده:
مقاله حاضر به بررسی نقش مدیرمدرسه در فراهم کردن زمینه و شرایط جهت رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری برای معلمان و دانش آموزان می باشد. با توجه به اینکه مدیران بعنوان سکانداران کشتی عظیم آموزش و پرورش می باشند و از طرف دیگرحتی قوی ترین برنامه ها در صورت عدم حمایت و مدیریت صحیح با شکست مواجه می شود ، نقش مدیران با توجه به وظایف و فعالیت های مختلف خود در مدرسه در رشد خلاقیت و نوآوری با اهمیت و اساسی می باشد که در این مقاله به عواملی مانند؛ ایجاد جوی مناسب و صمیمی ،ایجاد نظام انگیزشی مناسب ،ایجاد ساختار سازمانی مناسب ،ایجاد سیستم ارتباط مشارکت جویانه ،انتخاب سبک مدیریت مناسب و انعطاف پذیر، ویژگیها و مهارتهای مدیر، فرهنگ سازمانی مناسب و امکانات و تکنولوژی و شرایط فیزیکی اشاره می شود.
مقدمه:
با گذر جوامع از حالت سنتی به صنعتی شاهد تغییرات شگرفی در آنها بوده ایم .اما با وجود پیشرفت روزافزون علم و تکنولوزی ،جوامع امروزی دچار مشکلات و معضلات روزافزونی هستند. از انجا که ذهن پویا و خلاق انسان پیوسته در حال کشف معماهای قوانین نوین طبیعت می باشد وحرکت انسان ها برای کشف اینده و خلق هر انچه فعلا موجود نیست ،ودرجهت حل مشکلات بشری با شتاب باور نکردنی در جریان است. تنهابا آموزش و پرورش انسانهایی فرهیخته ومبتکر و خلاق و نواوراست که می توان حلال مشکلات بشری بود.در این میان نظام آموزش و پرورش بعنوان اصلی ترین نهاد در این زمینه و در بطن ان مدارس دارای نقش حیاتی وحساس هستند که در راس ان مدیران قرار دارند. مدیران آموزش و پرورش بویژه مدیران مدارس بعنوان سکانداران مهد تعلیم و تربیت وظیفه سنگینی راجهت شناخت استعدادهای خلاق وفراهم کردن زمینه و بستر رشد و پرورش افرادی خلاق و نواور،بر عهده دارد که باید با ظرافت خاص چنان عوامل و شرایط دخیل ائم از ساختار مدرسه،جو و فرهنگ حاکم برآن ،نوع ارتباط با معلمان و سبک مدیریت خود را انتخاب که زمینه برای این مهم فراهم شود. زیرا که خلاقیت امری خارج از دسترس نیست بلکه بطور اجتناب ناپذیری در محدوده شخصی،سازمانی،اجتماعی ،فرهنگی و محیط پیرامون ما پیوسته رخ می دهد.
تعریف خلاقیت
دانشمندان خلاقیت را با تعاریف متعددی بیان نموده اند ،به طوری که هر تعریفی بیانگر یکی از ابعاد مهم فراگرد خلاقیت است.معنی لغوی خلاقیت را آفریدن ،ایجاد کردن ،فراهم آوردن تعریف می کنند (سلمانی)
گلیفورد؛خلاقیت را مجموعه ای از تواناییها و خصیصه هایی می داند که موجب تفکر خلاق می شود.(حسینی 78)
- خلاقيت بكارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.(رضاییان 1373 به نقل از محمد داودی)
- خلاقيت يعني توانايي پرورش يا به وجود آوردن يك انگاره يا انديشه جديد (در بحث مديريت نظير به وجود آوردن يك محصول جديد است)
- خلاقيت عبارت است از طي كردن راهي تازه يا پيمودن يك راه طي شده قبلي به طرزي نوين
ایتفین رابینز (1991) خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها بیان می کند.
تورنس خلاقیت را،عمیق نگاه کردن وخارج شدن از پشت درهای بسته می داند.
تعریف نوآوری: منظور از نوآوري خلاقيت متجلي شده و به مرحله عمل رسيده است، به عبارت ديگر نوآوري يعني انديشه خلاق تحقق يافته؛ نوآوري همانا ارائه محصول، فرايند و خدمات جديد به بازار است؛ نوآوري بكارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.(محمدی ،ناهید)
تفاوت خلاقیت و نوآوری:خلاقیت و نواوری چنان با هم عجین شده ان که شاید تشخیص انها دشوار باشد اما ؛خلاقیت ،پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است .(الوانی 1375) به نفل از خانیان .کونتر(1988) نوآوری را بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت ذکرکرده است.البرشت(1987)معتقد است خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای بوجود آوردن ایده جدید و بدیع است حال آنکه نواوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است.
مولفه های خلاقیت
مولفه های خلاقیت رابه سه دسته شناختی ،انگیزشی و شخصیتی تقسیم می کنند:
مولفه های شناختی خلاقیت عبارتند از :هوش ،سیالی،انعطاف پذیری ،بسط،تجزیه و تحلیل
مولفه های انگیزشی و عاطفی خلاقیت عبارتند از:انگیزه و عاطفه،شوخ طبعی، دلگرمی و امید به اینده، توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه،اعتماد به نفس و احترام به خود،شهامت(محمدی)
مولفه های شخصیتی خلاقیت عبارتند از:اعتماد بنفس،اراده مستقل،پذیرش خطر، پذیرش تجربه،استقبال از ابهام کنجکاوی، روحیه انتقادی، (پیرخائفی 79 به نقل از خانیان)
عوامل و موانع بر بروز خلاقیت و نوآوری
تحقیقات نشان داده که بیشتر افراد از استعداد بالقوه خلاقیت برخوردارند.اما برای فعال کردن انها باید باید از قالب عادت ها که اکثر گرفتار آن هستند بیرون امده و یاد بگیرند که چگونه از طرق متفاوتی ان را فعال کند. اما افراد در خلاقیت ذاتی با هم تفاوت دارند. یک مطالعه در مورد خلاقیت در دوران زندگی بر روی 461مرد و زن نشان داد که کمتر از یک در صد دارای خلاقیت های خاص و استثنایی هستند(نوابغ)،10 در صد از خلاقیت بالایی برخوردارند . 60 درصد تا اندازه ای خلاق هستند. (رابینز)این یافته ها نشان می دهدکه اکثریت دارای خلاقیت هستند. اما باید یاد بگیرند چگونه آن را فعال کنند و بالفعل در آورند.
در مورد موقعیت های تسهیل کنند خلاقیت و نیز موانع آن بحث و طبقه بندی های مختلفی وجود دارد دریک طبقه بندی کلی عوامل موثر بر خلاقیت را به دو دسته فردی و محیطی یا درونی و بیرونی تقسیم کرده اند که عوامل درونی یا فردی ان دسته از عوامل که ناشی از ویژگی های فردی یا شخصی می باشد و عوامل بیرونی یا محیطی ان دسته عواملی که به موقیت های فرد که در ارتباط با دیگران است، می باشد. بطور کلی موانع خلاقیت و نواوری را در به دو دسته به شرح زیر تقسیم نموده است:
الف)موانع فردی خلاقیت :موانع اصلی فردی عبارتند از : عدم اعتماد بنفس،ترس از انتقاد و شکست (که مهمترین عامل است)،عدم تمرکز ذهنی ،کمرویی،عدم توانایی در تحمل ابهام و تضاد،متعهد نبودن،انعطاف ناپذیری
ج)موانع سازمانی خلاقیت:این موانع شامل ؛مدیریت ،ساختار سازمانی ،فرهنگ سازمانی و اموزش و... می باشد.
پیرخائفی(1379 )عوامل بازدارنده خلاقیت را شامل الگوهای فردی،خانوادگی ،اجتماعی و اموزشگاهی اسیب زا در رشد خلاقیت می داند .که الگوهای فردی اسیب زا در خلاقیت عبارتند از :حقارت ،اضطراب،پای بندب به عادت و کم اگاهی .
الگوهای خانوادگی اسیب زا در خلاقیت:عقاید و الگوهای تربیتی نادرست خانواده،شبکه ارتباطی نامناسب خانواده و فضای عاطفی نامناسب خانواده می داند.
و عوامل اجتماعی را ؛تشویق به همرنگی ،موضع گیری در برابر رفتار ابتکاری ،ابهام نسبت به خلافیت،گرایش به سکون می داند.
مدیریت آموزشی:
مديریت از ارکان سازمان و جامعه است و نیاز به مدیریت و رهبری در همه زمینه های فعالیتهای اجتماعی محسوس و حیاتی است. مدیریت آموزشی از بین سایر انواع مدیریت از جایگاه ویژه و حساسی برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه در راس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهم در توسعه جامعه دارد. امروزه مدیریت و رهبری سازمانها و نهادها تا حد زيادی به کارایی و اثر بخشی مدیریت بستگی دارد. بنابراین اگر مدیران آموزشی جامعه از مهارت و دانش کافی برخوردار باشند، بدون تردید نظام آموزشی اثربخشی خواهیم داشت. مدیر و رهبر آموزشی، علاوه بر دانایی و توانایی در زمینه های فنی و انسانی کار خود، باید بتواند وظایف آموزش و پرورش، رهبری و مدیریت آن را در یک زمینه کلی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی ملاحظه کند. به عبارت دیگر، دارای مهارتهای فنی و انسانی و مهارت ادراکی باشد. علاوه بر مهارتهای فوق یک مدیر آموزشی با ید خلاق نیز باشد تا با اهمیت دادن و تشویق معلمان به خلاقیت، زمینه رشد و شکوفایی و پرورش استعدادهای خلاق دانش آموزان نیز فراهم کند.
تعریف مدیریت آموزشی:
از مدیریت آموزشی تعاریف بسیاری ارائه شده است.که به دو مورد از آنها که رایج ترین تعاریف مدیریت آموزشی هستند اکتفا می کنیم.
۱- مدیریت آموزشی عبارت از ؛به وجود آوردن و حفظ کردن محيطی مناسب که در آن افراد بتوانند در جهت برآوردن هدفهای معینی آموزشی به طور موثر و کار آمد فعاليت کنند.
۲- مدیریت آموزشی فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای اعضای محیط آموزشی و استفاده از تمام منابع آن برای دستیابی به اهداف آموزشی است.
تاریخچه مدیریت آموزشی
در سالهاي بين 1910 تا 1930 مديريت آموزشي را به عنوان هدايت امور و بازرسي آنها مي دانستند. در اين دوران معلمان بدون گذراندن دوره خاصي وارد اين حرفه مي شدند و وظيفه مدير، نظارت بر كارهاي معلمان، از نزديك بود. در سال هاي بين 1930 تا 1940 به مديريت و رهبري مبتني بر آزادمنشي توجه شد و منظور از آن ترغيب معلمان به انجام دادن چيزي بود كه مدير مد نظر داشت. در سالهاي بين 1940 تا 1950 مديريت آموزشي را امر و كوششی تعاونی مي دانستند. به نظر آنان تمام افراد شاغل در يك مدرسه در حال رهبري و هدايت يكديگرند. در نتيجه به جاي كلمه « بازرسی » عباراتي از قبيل: « كمك متقابل »، « مشورت كردن با هم »، « طرح ريزي به كمك هم » يا حتي « گفتگو كردن با يكديگر در باب بهتركردن وضع « تعليم و تعلم » را به كار مي بردند. طبق اين مفهوم، وظيفه مدير يا رهبر آموزشي عبارت از فراهم ساختن تسهيلاتي است كه افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجارب يكديگر بهره برند.(کمالی،مسعود)
اهمیت خلاقیت در مدیریت آموزشی:
خلاقیت و نوآوری ار مهمترین اهداف آموزش و پرورش و جزو مهمترین رسالت های سازمام های آموزشی می باشد.در توسعه و تقویت خلاقیت در سازمانهای آموزشی ،بیش از همه عامل مدیریت خلاق و نوآور ،موثر و اثرگذار است.زیرا نگرش و اعتقاد مدیران آموزشی به خلاقیت و نوجویی در خود و سازمان مس تواند محیط آموزشی را به کانون تغییرات و نوآوری مبدل سازد.بنابراین اگر مدیران مدارس در کنار مهارتهای مدیریتی از دانش و مهارت خلاقیت و نوآوری نیز برخوردار باشند،زمینه های ایجاد و رشد خلاقیت در آموزشگاه فراهم می آید.(سام خامیان)
همان طور که اشاره شد یکی از عوامل یا موانع بروز خلاقیت و نواوری در مدرسه بعد سازمانی ان می باشد. مدیر مدرسه به عنوان عامل اصلی در وظایف،فعالیتها ،تعاملهای درون مدرسه وظایفی همچون؛ انتخاب ساختار مناسب در مدرسه ،سبک مدیریتی مناسب، روابط سازنده بین اعضای مدرسه،انتخاب سیستم انگیزشی مناسب و داشتن مهارتها و تواناییها می تواند نقش اصلی جهت بستر سازی و ایجاد شرایط و زمینه مناسب برای رشد،پرورش و ترغیب روحیه خلاقیت ،نواوری،ابتکار ایفا کند.
ويژگي هاي سازمان خلاق
1- فرهنگ سازماني خلاق: آونز فرهنگ سازماني را مجموعه اي از باورها وهنجارها ،مفروضات و ارزشهاي همگاني و مشترك كه بر انديشه و رفتار يك سازمان ،اثر مي گذاردو باعث اتحادو یکپارچگی انها شود تعريف كرده است.و معتقد است فرهنگ سازمان مجموعه ایی از راه حلها ست که برای مسائل ومشکلات کاری افراد همیشه موثر بوده وراه درست فهمیدن درست فکر کردن و درست حدس زدن را به افراد آموخته است.فرهنگ سازماني مي تواند سرچشمه اي براي حركت و پويايي ،خلاقيت و نوآوري و يا مانعي در راه پيشرفت انها به شمار ايد. وقتي فرهنگ قوي باشد افراد تاكيد بر روحيه كارفريني و تقويت زمينه مناسب ،براي پرورش خلاقيت و رهبري مي باشد. سازمانهاي خلاق از فرهنگ قوي و تشويق كننده ،برخوردار است و از اين رو در رشد و توسعه خلاقيت پيشگام است.
2- محيط خلاق :براي رشد و پرور ش خلاقيت و نواوري به محيطي مناسب و رقابتي نياز است. اصولا خلاقيت در محيط نامناسب قادر به تبلور نخواهد بود. محيط نامناسب كاركنان را محصور در مقررات مي كند و انان را از ريسك پذيري باز مي دارد.براي رشد و تحريك وتشويق افراد به خلاقيت وجود فضايي محرك براي تبلور كردن خلاقيت افراد نياز است كه در آن مديران آن سازمان اظهار متمايل به شنيدن انديشه هاي بديع باشند و مشوق و ترغيب كننده كاوش و جستجوي روشهاي نوين براي انجام كار باشند. و افراد را به ريسك پذيري تشويق كنند.
عالي (1379)مي گويد:براي ايجاد محيط مناسب براي رشد خلاقيت بايد محيطي ارام و صميمي فراهم نمود و هدفها بطور روشن مشخص نمود. به خلاقيت و نواوري اهميت داده و افراد را براي تغيير اماده نمود.
3- رهبري خلاق:براي ترويج فرهنگ خلاقيت و نواوري به رهبري خلاق كه در ايجاد روحيه خلاقيت ودر بوجود اوردن انگيزه براي رفتار خلاقيت در اعضاي مدرسه كوشا باشد نياز دارد.رهبرخلاق كسي است كه بتواند در فرهنگ سازمان ،تاثير بگذارد و به عنوان طراح اجتماعي سازمان خود ،در خلاقيت و نگهداری عوامل فرهنگي آن توانمند باشد.
نقش مدیر در پرورش خلاقیت
با توجه به زمان زيادی كه دانش آمو زان در مدرسه سپری مي كنند ،نقش مدرسه در رشد يا تخريب توانايي خلاق دانش آموزان كاملا بارز است.محيط آموزشي و نقش ان در پرورش خلاقيت و شرايط محيط اموزشي از جمله عواملي است كه با خلاقيت كودكان و نوجوانان ارتباط مستقيم دارد.تاپير محيط اموزشي برخلاقيت از جنبه هاي مختلف است. از جمله شرايط فيزيكي ،روابط عاطفي بين افراد،زمينه هاي علمي و يادگيري طرز نشستن، انگيزه كاري و غيره.اما یکی از این عوامل که نقش اساسی را دارد مدیر مدرسه میباشد. نقش مدير در اين زمينه بسيار برجسته است.مديري كه بتواند در محيطي دوستانه و مملو از امنيت عاطفي فراهم اورد كه در ان افراد بتوانند با ازادی توام يا مسئوليت پذيری عمل كنند. وبا همكاري كليه اعضاي فضايي به معناي واقعی علمي،فعال ومناسب براي يادگيري ايجاد كند. مسلما زمينه هاي زيادي براي پرورش خلاقيت دانش اموزان اماده نموده است.
وظایف مدیر در رشد و توسعه خلاقیت را می توان شامل موارد زیر دانست:
1-ایجاد جوی مناسب و صمیمی برای خلاقیت
2-ایجاد نظام انگیزشی خودکنترلی و مناسب
3-ایجاد ساختار سازمانی مناسب
4- ایجاد سیستم ارتباط مشارکت جویانه
5- انتخاب سبک مدیریت مناسب و انعطاف پذیر
6- توسعه و تقویت ویژگیهای مدیریتی خلاق خود
7- اهتمام در ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب
8- فراهم کردن امکانات و تکنولوژی و شرایط فیزیکی
جو مدرسه:
1- جو سازمانی به ادراک افراد سازمان که بازتابی از هنجارها،مفروضات واعتقادات یک سازمان می باشد اشاره دارد (آونز).جو سازمانی باعث می شود که مجموعه ویژگیهای درونی یک مدرسه ای را از مدرسه دیگر متمایز ساخته ورفتار کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد.جو سازمانی مدرسه با مدیریت ورهبری ان وهمچنین با رضایت کارکنان آن سازمان رابطه بسیار تنگاتنگی دارد.
زیرا ادراکات جمعی معلمان از محیط کارشان انگیزه ورفتارهای انان را در مدرسه وکلاس درس تحت تاثیر قرار می دهد .در مورد رابطه جو و فضای سازمانی با خلاقیت می توان گفت از انجایی که خلاقیت در محیطی آزاد، کم استرس و احترام آمیز ظهور ورشد می نماید بنابراین با جو سازمانی باز ارتباط تنگاتنگی دارد. زیرا در جو سازمانی باز محیطی سرشار از روابط صمیمی دوستانه وگرم همراه با اعتماد و توجه به نیازهای شناختی-عقلی و اجتماعی – عاطفی یکدیگر، وجود دارد که این موقعیت در رشد تفکر خلاق تاثیر بسیاری دارد .بنابراین از وظایف مدیر فراهم کردن چنین جوی برای فراهم شدن بستر رشد و پرورش خلاقیت ونو آوری است. برومند (1374) به نقل از خانيان ؛قدمهاي زير را براي ايجادجوي كه خلاقيت راتشويق مي كند پيشنهاد مي نمايد:
1- پذيرش تغييرواعتقاد به اينكه تغيير براي تغيير براي سازمان مفيد است.
2- تشويق نظريه هاي جديد واهميت قايل شدن و تشويق نواوري و فعاليت هاي ابتكاري
3- اجازه و فراهم كردن تعامل بيشتر براي كاركنان
4- تحمل شكست
5- ايجاد هدفهاي روشن و ازادي جهت تحقق اهداف
6- توجه به تفاوتهاي فردي و روحيات كاركنان
تعامل رابطه فاکتورهای کلیدی محیط که جو مدرسه را شکل می دهند(رابرت جی آونز)
2-ویژگیها و مهارتهای مدیر:
سازمان خلاق نیازمند مدیر خلاقی است که در ایجاد و حفظ فرهنگ خلاق در درون سازمان و ترغیب و ترویج و بوجود آوردن انگیزه ،برای رفتار خلاق در افراد و گروههای درون سازمان خود نیز مفید باشند. ویژگیهای مدیر مدرسه برنظامهای ارزشی دانش آموزان ،نگرش انان ،علایق انان ،نتایج درسی انها و بطور کلی برعملکرد و نیز بر جو مدرسه و نوع ارتباط و صمیمیت درهمکاران تاثیر زیادی دارد.یکی از ویژگی های مدیر در عملکرد دانش آموزان و مدرسه ،داشتن خلافیت است.در یکی از پژوهشهایی که به منظور سنجش رابطه خلاقییت مدیران با جو مدرسه و تواناییهای شناختی دانش آموزان انجام گرفته بود رابطه مثبتی نشان داده بود.(عریضی 1378)
امروزی صاحبنظران علم مدیریت ،یکی از مهمترین ویژگیهای مدیران را خلاقیت می دانند زیرا مدیران خلاق می توانند با انتخاب تدابیر و شیوه های مناسب،زمینه را برای تجلی و بروز استعدادها وخلاقیت یادگیرندگان و معلمان فراهم آورند.همچنین معتقدند که یک مدیر آموزشی خلاق و اثربخش کسی است که:
-باعث بروز و توسعه خلاقیت دانش آموزان و معلمان گردد.
-به بهبود کار آموزش معلملن کمک کند.
-به معلمان آزادی عمل و فرصت توسعه برنامه هایشان دهد.
- بهترین شرایط ممکن برای کار در مدرسه را ایجاد کند.(سام خانیان)
غفاریان (1379)مهارتهای مرتبط با خلاقیت را مواردی چون ؛جسات در تفکرات نو،قانع نشدن به اه حلهای موجود،جامع نگری،قابلیت ایده پردازی،واهمه نداشتن از شکست، خطرپذی و چرا پروری ذهنی میداند.
3-سبک مدیریت
یکی از تفاوت های اساسی یک سازمان خلاق با سازمان سنتی ،سبک مدیریت انهاست. مدیریت خلاق نمی تواند در بند شیوه های سنتی و معمول باشد. بلکه سبکی را برگزیند که برای سازمانهای خلاق و نوآور مناسب باشد و منجر به ایجاد محیطی گردد که روح ابتکار و و نواوری حاکم باشد. دراینجا به دو سبک رایج در مدیریت اشاره می کنیم :
الف)سبک وظیفه مداری:این سبک بر دستوردهی و کنترل زیردستان و اجرای دستورات مطابق مقررات و قوانین مدرسه و رویه های از پیش تعیین شده اشاره دارد.
ب)سبک رابطه مداری:این سبک به رابطه ای همراه با اعتماد و دوستی همراه با تفویض اختیار در اجرای امور و مشارکت در تصمیم گیری و دادن فرصت به زیردستان برای استفاده از تواناییهایشان اشاره دارد. (پال هرسی و بلانچارد)
از انجایکه خلاقیت در فضای ترس آلود و خشک نمی تواند ایجاد و پرورش یابد .لذا کارگیری شیوه مبتنی بر مشورت و مشارکت با معلمان بسیار سودمند است.زیرا محیط مدرسه به عنوان یک سازمان حرفه ای به فضایی شاد و مناسب برای پرورش خلاقیت معلمان نیاز دارد.تا معلمان با رغبت و اشتیاق به ارائه ایده های نوین و طرحهای مبتکرانه خود را بازگو کنند.هرچند با توجه به نظریه اقتضایی در مدیریت هیچ بهترین سبکی وجود ندارد و مدیر باید با توجه به شرایط و مقتضیات موجود سبک مناسب را برای رشد و پرورش افراد فراهم کنداما می توان گفت که برای ایجاد چنین فضایی سبک رابطه مداری برای مدیریت مناسب تر می باشد.
4-سیستم انگیزش کارکنان:
یکی از وظایف یا کارکردهای مدیریت انگیزش افراد به منظور همکاری در جهت نیل به اهداف سازمان می باشد. انگیزش یک ماهیت پیچیده درونی است که تحت تاثیر عوامل مختلف سازمانی قرار دارد و به رفتار انسان جهت می دهد و انسان را برای اهداف و فعالیتهای سازمان مشتاق و متمایل می کند.مدیر سازمان باید ضمن شناخت نیازهای افراد و انتظارات سازمان ،عوامل موثر بر انگیزش افراد را و زمینه تامین انها را فراهم کند. زیرا انگیزش مبنای بسیاری از خلاقیت ها را تشکیل می دهد.اما با توجه به اینکه مکتب روانشناسان رفتارگرا در انگیزش نظام اموزشی ما ریشه کرده و انگیزشهای بیرونی مانند ؛پاداش های مالی،تنبیه ،افزایش حقوق و مزایا و ارتقاء رایج ترین نوع انگیزش در نظام اموزشی ما هستند، پس مدیر باید با انگیزه دهی به افراد ، سعی در درونی کردن انگیزش افراد نماید وهمچنین با افزایش انگیزه پیشرفت و موفقیت، زمینه را برای خودکاری و خودکنترلی و خودشکوفایی افراد فراهم کند.زیرا انگیزه موفقیت و پیشرفت با خلاقیت ارتباط نزدیکی دارد.مطالعات نشان داده که افراد خلاق سخت کوش و پرتلاش هستند. بنابراین مدیران باید با مدنظر قرار دادن انگیزه های خلاقیت و فراهم نمودن زمینه های تامین انها موجب شکوفایی خلاقیت شوند. انصاری (1378)بی انگیزیشی معلمان را از موانع اصلی رشد و پرورش خلاقیت می داند. با توجه به اینکه بیشتر بی انگیزگی معلمان ناشی ازشرایط اقتصادی و رفاهی آنان و احساس بی عدالتی در دریافت حقوق و مزایا است که از توان مدیر خارج است ولی مدیران باید با توانایی و خلاقیت خود با فراهم کردن شرایط و زمینه های دیگری سعی درکاهش بی انگیزگی معلمان نمایند.
5-سیستم ارتباط مشارکت جویانه
از دیدگاه سازمانی ارتباط امری ضروری است.زیرا اطلاعات لازم را برای کارمندان فراهم می کند. از اینکه ارتباط قسمت اعظم وقت مدیر را به خود اختصاص می دهد و با ارتباط مناسب وظایف خود را با انجام می رساند پس باید در برقراری ارتباط با کارکنان توانایی و مهارت زیادی داشته باشد. مدیریت مدرسه برای اینکه زمینه خلاقیت و نواوری فراهم کند باید سیستم های ارتباطی را مطابق با اهداف ،نیازهای معلمین،دانش آموزان، والدین و وظایف مدیریتی هماهنگ نماید.برای ایجاد سیستم ارتباطی مناسب مدیر باید در زمینه های ارتباطی زیر توانایی کافی داشته باشند :
1-ارتباط با همکاران
2-ارتباط با دانش آموزان
3-ارتباط مربوط با اولیاء
4-ارتباط سازمانی
5-ارتباط با اجتماع و سازمانهای محلی(خانیان)
6-ساختار سازمان : ساختار سازمانی ،نوع ارتباط مافوق و زیر دست،میزان کنترل، دستوردهی و میزان مشارکت در تصمیم گیری راتعیین می کند. ازساختار سازمانی طبقه ببندیهای مختلفی وجود دارد. یکی از آنها ساختار های مکانیکی و ارگانیکی می باشد که در ساختارمکانیکی تاکید بر قوانین و مقررات،افزایش بازده کاری،کنترل و دستوردهی زیاد و تاکید زیاد براهداف سازمانی می باشد در حالیکه درساختار ارگانیک ،یک ساختاری پویا، انعطاف پذیر همراه با ارتباط دوجانبه و تعامل بالا و مشارکت زیاد در تصمیم گیری همراه با تفویض اختیارات زیاد برای کارمندان می باشد. در محیط های آموزشی باید ساختاری ارگانیک که بیشترین میزان مشارکت معلمان در تصمیم گیری وبیان ایده هاو نقطه نظرات خود و پرورش خلاقیت های خود ضروری می باشد.
7-فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی را می توان می توان مجموعه ای از باورهاو ارزشهای همگانی و مشترک که بر اندیشه و رفتار اعضای سازمان تاثیر دارد،تعریف کرد(آونز).فرهنگ سازمانی می تواند سرچشمه ای برای حرکت و پویایی خلاقیت و نواوری و یا مانعی در راه پیشرفت انها بشمار اورد.وقتی که سازمان دارای فرهنگ قوی باشد،زمینه بسیار مناسبی برای پرورش خلاقیت است.زیرا در فرهنگ قوی تاکید اصلی بر روحیه کارآفرینی و تقویت زمینه های مناسب برای رشد و پرورش خلاقیت ورهبری است.سازمانهای خلاق از فرهنگ قوی و تشویق کننده برخوردارهستندو از این رو در رشدو توسعه خلاقیت پیشگام هستند.
8-امکانات ،تکنولوژی و شرایط فیزیکی:در تحقیقی که انصاری( 78)بر روی دبیران دبیرستان های ناحیه 4 کرج در مورد عوامل موثر در رشد خلاقیت انجام داده ،دبیران امکانات و تکنولوژی و تراکم دانش آموزان درکلاس راازعوامل اصلی ذکر کرده اند. امکانات آموزشی مانند وسایل کارگاهی ،آزمایشگاهی،ورزشی،رایانه و اینترنت در ایجاد زمینه بروز خلاقیت نقش موثری را دارند .و از این عوامل مهم تر تعداد و تراکم دانش آموزان در کلاسهاست که مانع بسیار بزرگی از نظر دبیران برای ایجاد محیطی صمیمی و ازاد و دادن فرصت اظهار نظر و پرسش و پاسخ به دانش اموزان بشمار می اید.وظیفه مدیریت مدرسه علاوه بر فراهم کردن امکانات فوق،کنترل تعداد دانش اموزان در کلاسها می باشد .
نتیجه گیری:
طبق نظر روانشناسان کودکان دارای خلاقیت بالقوه می باشند که این خلاقیت باید رشد و پرورش یابد تا دراینده بتوانند تا قدرت ابتکار ،خلاقیت و نوآوری خود مشکلات و چالشهای روزافزون فراروی بشریت را حل نمایند. از انجاییکه بیشتر وقت کودکان در مدرسه سپری می شود.آموزش و پرورش بعنوان تنها نهاد رسمی برای رشد و پرورش انسانهای خلاق، نوآور و مبتکر ،نقش اصلی و اساسی دارد.و دربین عوامل و عناصر آموزش و پرورش بویژه مدارس،مدیران بعنوان سکانداران کشتی بزرگ آموزش و پرورش دارای نقشی کاملا بارزو ویژه در فراهم کردن بستر و زمینه این امر مهم را دارند .مدیران باید با فراهم کردن شرایط ، تکنولوژی و امکانات فیزیکی، برقراری و ایجاد نشاط، ارتباطی دوستانه و متقابل با معلمان و دانش آموزان ،فراهم کردن جوی صمیمی و باز و دوستانه،تاثیرگذاری در ایجاد فرهنگی قوی،ایجاد ساختار سازمانی مناسب و منعطف،و انتخاب مناسب ترین سبک مدیریت مطابق با سطح دانش و انتظارات دبیران و همچنین ایجاد انگیزه در دبیران با روشهای مختلف و افزایش مهارتهای خودشان و شناخت کامل از مفاهیم خلاقیت نقشی اساسی و آشکاری در فراهم ساختن زمینه رشد، و پرورش و حتی آموزش خلاقیت و نوآوری در بین معلمان و دانش آموزان داشته باشند.
منابع:
- سام خانیان،محمد ربیع؛خلاقیت و نوآوری در سازمان و مدیریت آموزشی1381
- سلمانی،مهرداد؛انسان افرینشگر،جستاری در خلاقیت و نوآوری نظام یافته 1383
-رابرت جی آونز،ترجمه قربانعلی سلیمی؛رفتار سازمانی در آموزش و پرورش
-محمدی،ناهید؛تعریف،مفاهیم و مدیریت خلاقیت و نواوری،1384
- کمالی،مسعود؛وظایف مدیران موسسات آموزشی ،مقاله،اینترنت
- پال هرسی و کنت بلانچارد،ترجمه علی علاقه علابند،مدیریت رفتار سازمانی 1383
- امیر حسین محمد داودی، خلاقیت در زندگی 1385
علی جباری دکتری مدیریت آموزشی