مدیریت منابع انسانی در حکومت اسلامی
مدیریت منابع انسانی در حکومت اسلامی
دکتر علی اکبر امین بیدختی[1]
رضا ذوقی ارکی[2]
چکیده
مدیریت منابع انسانی در هر کشوری به فعالیتهایي اطلاق میشود که برای جذب و هماهنگی نیروی انسانی در آن کشور طراحی شده است. منابع انسانی در هر کشور و حکومتی از مهمترین سرمایههای آن کشور و حکومت است. اهمیت این منابع تا حدی است که امروزه بسیاری از کشورها در برنامهریزیهای خویش برای آینده آن را در صدر همه امور قرار می دهند.
مدیران منابع انسانی در کشور های مختلف با بهره مندی از نیروی انسانی در جهت رسیدن به اهداف آتی بر اساس نظام ارزشی حاکم، کشورها را هدایت می نمایند. طبیعی است كه نظام ارزشی حاکم در کشورهای مختلف متفاوت است، خصوصاً نظام ارزشی حاکم در کشورهای اسلامی با کشورهای غیر اسلامی تفاوتهای بسیار زیادی دارد و همین امر ایجاب می کند کشورها در جهت تطبیق این علم با نظام ارزشی خویش پژوهشها و تلاشهای فراوانی انجام دهند، از طرف دیگر ایران به عنوان یکی از کشورهای اسلامی در طول تاریخ همواره از پیشگامان عرصه علوم انسانی در بین ملل مختلف به شمار آمده، دلیل آن هم بهره مندی از منابع بسیار غنی دینی و علمی است که به وسیله بزرگان دینی و محققان و پژوهشگران فراهم آمده است؛ از جمله این منابع کتاب نهجالبلاغه است که در آن برخی از سخنان و نوشتههای امام علی (ع) امام اول شیعیان و یکی از بزرگترین شخصیتهای جهان اسلام جمعآوری شده است. این کتاب خصوصاً در زمینه علوم انسانی از منابع بسیار ارزشمند است.
در این مقاله سعی شده با استفاده از این منبع ارزشمند وظایف مدیریت منابع انسانی در حکومت اسلامی، بحث و بررسی شود. به همین منظور از نامه 53 کتاب نهج البلاغه که امام علي (ع) آن را خطاب به مالک اشتر نوشته استفاده شده است.
شیوه نگارش مطالب نیز در این مقاله به این صورت است که وظایف مدیریت منابع انسانی به شش بخش تقسیم شده و هر بخش به صورت جداگانه، بررسی شده است و در بررسی هر یک از آنها نیز در ابتدا تعریفی کوتاه از وظیفه مورد نظر ارائه شده،سپس دیدگاه امام علی (ع) در مورد آن وظیفه بیان می شود.
واژگان کلیدی: علوم انسانی، مدیریت، منابع انسانی، حکومت اسلامی، نظام ارزشی
به نام آنکه علی (ع) را به جهانیان عطا فرمود
مقدمه
بدون تردید سعادت و پیشرفت انسان بدون شناخت نیازها، استعدادها و امکاناتی که در وجود آدمی به امانت نهاده شده است امکان پذیر نخواهد بود؛ به همین دلیل آموزش دانش آموزان و دانشجویان باید بر شناخت ابعاد بدنی و روانی، عقلی، عاطفی و وجدانی آدمی و قوای مادی و معنوی و نقاط ضعف و قوت آنها مبتنی باشد و باعث افزایش ایمان به ارزش انسان از نظام آفرینش و اعماد به امکانات وسیع آدمی در این نظام و سعی مستمر و مسئولانه در استفاده مشروع از این قوا به منظور تزکیه نفس و تعالی فکر و تهذیب اخلاق شود.
به همین دلیل علوم انسانی از قدیم تا به امروز در تمامی رشتههاوگرایشها تلاش نموده است ابعاد مختلف وجودی انسان را شناسايی نماید؛ از همین رو دانشمندان و پژوهشگران زیادی در این زمینهتلاش نمودهاند،تئوریها و فرضیات و نظریه های مختلف و در بسیاری از موارد متضاد ارائه داده اند، به گونه ای که این تضادها باعث سر درگمی پژوهشگران علوم انسانی گردیده است و ضرورت ایجاد تفاهم و تعادل بین آنها مطرح شده است.
با در نظر گرفتن این شرایط به عقیده نگارندگان آنچه میتواند باعث ایجاد تعادل در عرصه علوم انسانی گردد، یاری طلبیدن از منابع ارزشمند دینی و بومی است؛ زیرا این منابع با بهره مندی از منبع لایزال الهی اطلاعات بسیار دقیق و ارزشمندی ارائه میدهند وازجمله مهمترین این منابع کتاب جالب و شگفتانگیز نهج البلاغه است که سخنان برگزیده امیرالمؤمنین علی (ع) در جمیع فنون و بخشهای مختلف، در آن گردآوری شده است.
امام علی (ع) تنها فردی است که از میان تمام گذشتگانی که سخنی از آنها به جا مانده است ،به آخرین مرحله فصاحت و بلاغت رسیده و گفتار او اقیانوسی است بیکرانه که سخن هیچ بلیغی به پایه آن نخواهد رسید (مقدمه نهج البلاغه سیدرضی).
امام علی (ع) در خطبه 192 نهج البلاغه از زبان رسول خدا خود را این چنین معرفی می کند: «علی! تو آنچه را می شنوم، می شنوی، و آنچه را من می بینم، می بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی. بلکه وزیر من بوده و به راه خیر روی».
در پایان لازم می دانم این نکته را یادآور شوم كه هدف از تدوین این مقاله اثبات توانایی بالقوه منابع اسلامی در طرح و بیان مسائل مربوط به علوم انسانی خصوصاً در ارتباط با منابع انسانی میباشد؛ لذا با در نظر گرفتن محدودیت تعداد صفحات، مطالب به صورت مستند از کتاب نهج البلاغه گرفته شده و با توجه به وظائف مدیریت منابع انسانی نظم داده شده و به کنگره ارائه شده است. به همین دلیل ممکن است تصور شود، در طرح برخی از وظائف مدیران، ملاکهای مطرح شده با آنچه امروز مورد قبول است تفاوتهایی دارد. نگارندگان مقاله ضمن تأيید این مسأله عقیده دارند که اگر به صورت دقیق تر به سخنان امیرالمومنین علی(ع) توجه گردد، روشن می شود که ایشان همان مسائلی را که امروزه به صورت پیچیده مطرح می شود با بیانی ساده و قابل فهم برای عموم مردم عرضه نمودهاند.
ماهیت مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی را شناسايی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کرده اند (اسفندیار سعادت-1381). منابع انسانی هر کشوری شامل افرادی است که در سطوح مختلف آن کشور مشغول به کار هستند و همه آنها با قصد و نیتی خاص و برای رسیدن به اهدافی مشخص فعالیتهایی را انجام می دهند. آنها ممکن است در یک شرکت صنعتی و تولیدی، شرکت تجاری خصوصی، واحدی از شركت یا وزارتخانه دولتی و ... مشغول به کار باشند.
اکثریت صاحبنظران عرصه مدیریت معتقدند، ابهامات و سوء تعبیرهایی درباره ماهیت مدیریت منابع انسانی وجود دارد و یکی از دلایل این امر را جدید بودن این وظیفه نسبت به سایر وظایف می دانند؛ به همین دلیل در این مقاله تلاش شده جایگاه مدیریت منابع انسانی در گذشته و در بین مدیران جامعه اسلامی (حضرت علی (ع) ) توصیف شود؛ به عبارت دیگر این مسأله بررسی شود که آیا توجه به مدیریت منابع انسانی و جایگاه آن در کشورها جدید بوده، نتیجه انحصاری تغییر و تحولات سریع و پیچیده تر شدن جوامع است یا اینکه در گذشته و در اداره کارگزاران دولتی، واحدهای ارتش و در جامعه اسلامی بدان توجه شده است.
به همین منظور چگونگی مدیریت بر منابع انسانی در مکتب یکی از بزرگترین رهبران و مدیران جامعه اسلامی یعنی امیرالمومنین علی (ع)،نقد و بررسی ميشود، لذا در ابتدا وظایف مدیریت منابع انسانی فهرست شده و سپس جایگاه آن در مکتب امیرالمومنین (ع) شرح داده می شود.
تجزیه و تحلیل
تجزیهو تحلیل شغل فرآیندی است که از طریق آن ماهیت و ویژگیهای هر یک از مشاغل در سازمان (یا کشور) بررسی می کند و اطلاعات کافی درباره آنها جمع آوری و گزارش می شود (اسفندیار سعادت-1381) امام علی (ع) در نهج البلاغه نامه 53 خطاب به مالک اشتر در خصوص شناخت و تجزیه و تحلیل اقشار گوناگون اجتماع میفرماید: «ای مالک بدان! مردم از گروههای گوناگون می باشند کهاصلاح هر یک جز با دیگری امکان ندارد (تئوری سیستمهای اجتماعی) و هیچ یک از گروهها از گروه دیگر بی نیاز نیست. از جملهاین گروهها لشگریان، نویسندگان، قضات، کارگزاران، مالیات دهندگان، تجار و بازرگانان، صاحبان صنعت وپیشه وران و نیز طبقه پایین جامعه یعنی نیازمندان و مستمندان میباشند»
امام علی (ع) در این قسمت از نامه فوق به بررسی ماهیت مختلف مشاغل در جامعه می پردازد و با نگرش سیستمی نسبت به قشرهای مختلف جامعه آنها را به گروههای مختلف تقسیم مینماید؛ لشگریان، نویسندگان، قضات، کارگزاران، مالیات دهندگان،تجارو بازرگانان، صاحبان صنعت و پیشه وران از جمله این گروهها هستند؛به گونهای که هیچ یک از این گروهها بدون گروه دیگری نمی توانند وجود داشته باشند و وظیفه مدیر یا رهبر گروه جامعه اسلامی این است که نسبت به تمام اقشار گوناگون یاد شده متعهدانه عمل نماید و از خدا نیز جهت انجام درست وظایف خویش یاری بطلبد. سپس در ادامه ویژگیهای هر یک از مشاغل را بیان می کند. پس سپاهیان به فرمان خدا پناهگاه استوار مردم و زینت رهبران، شکوه دین و راههای تحقق امنیت کشورند. اما مردم که پایداری سپاهیان جزء به خراج و مالیات آنها انجام نمیشود و این دو گروه جز با گروه سوم یعنی قضات و کارگزاران دولت و نویسندگان حکومت که قراردادها و معاملات را استوار می کنند، پایدار نمی مانند و همه گروههای یاد شده بدون بازرگانان و صاحبان صنایع که وسایل زندگی را فراهم میسازند و در بازارها عرضه میکنند و بسیاری از وسایل زندگی ما را می سازند، نمی توانند دوام بیاورند.
همچنان که روشن است امام علی (ع) پس از بررسی کل جامعه و تجزیه و تحلیل آن مشاغل موجود در جامعه آن زمان را شناسایی و اهداف هر گروه از مشاغل را معرفی مینماید.
فرآیند برنامه ریزی نیروی انسانی
در ادامه نامه فوق امام علی (ع) می فرمایند:
«برای تمام اقشار گوناگون یاد شده در پیشگاه خدا گشايشي است و همه آنها به مقداری که امورشان اصلاح شود بر رهبر حق مشخص دارند و رهبری نمی تواند موفق شود مگر آنکه تلاش کند و از خدا یاری بطلبد و خود را برای انجام حق آماده سازد و در همه کارها چه آسان باشد یا دشوار، شکیبایی ورزد»
در بررسی این بیانات می توان به چند عامل مهم در برنامه ریزی نیروی انسانی اشاره نمود:
الف) اصلاح امور زیردستان از جمله مهمترین اهداف منابع انسانی است
ب) در این مورد زیردستان حقی مشخص بر مدیران دارند
ج) رهبر باید نسبت به احقاق این حقوق تلاش فراوان نماید
د) از خدا یاری بطلبد
ﻫ ) در همه کارها چه آسان باشد یا دشوار، شکیبا و صبور باشد
امیرالمومنین در غالب مطالب بالا به حقیقتی در خصوص برنامه ریزی اشاره مینماید که شاید حتی در سالهای اخیر و حتی با در نظر گرفتن پیشرفتهای فوقالعاده در زمینه منابع انسانی در بسیاری از موارد مورد بی توجهی قرار میگیرد و آن نقص نسبی دانش بشر است. تأکید امام در اینجابر تلاش فراوان مدیران جهت اصلاح امور زیردستان است و از آنجا که توانایی مدیران محدود است ،امام از نماینده خود می خواهد که از خداوند یاری طلبد و در هرصورت صبور و شکیبا باشد؛ زیرا این امر یک شبه امکان پذیر و زمانبر است.
فرآیند کارمند یابی و استخدام
کارمند یابی فرایندی است که به وسیله آن کسانی که به نظر میرسد توانایی بالقوهای برای عضویت در سازمان و انجام دادن وظایف محول دارند، شناسایی میگردند و موجبات جذب آنها به سوی سازمان فراهم میشود. (اسفندیار سعادت-1381)
در ادامه نامه امام (ع) کارگزاران دولتی را به چهار گروه تقسیم می کند و برای استخدام در هر گروه شرایطی را مقرر می فرمایند.
اول: استخدام نظامیان
برای فرماندهی سپاه کسی را برگزین که خیرخواهی او برای خدا و پیامبر و امام تو بیشتر و دامن او پاک تر، شکیبایی و صبر او برتر باشد. از کسانی باشد که دیر به خشم آید و عذرپذیرتر باشد و بر ناتوان رحمت آورد و با قدرتمندان و زورگویان با قدرت برخورد کند. درشتی (دیگران نسبت به او) او را به تجاوز نکشاند و ناتوانی او را از حرکت باز ندارد. سپس در نظامیان، با خانواده های ریشه دار، دارای شخصیت حساب شده، خاندانی پارسا، دارای سوابقی نیکو و درخشان که دلاور و سلحشور و بخشنده و بلند نظرند.
در جملات فوق امام نظامیان را به دو دسته فرماندهان و سربازان تقسیم می نماید، سپس صفات و اولویتهای هر گروه را جهت استخدام و به کارگیری فهرست می نماید. نکته جالب در این خصوص شرایط استخدامی فرماندهان است؛ زیرا آنها ضمن دارا بودن شرایط عمومی از قبیل برخورداری از خانواده ای ریشه دار و شخصیت حساب شده، سوابق نیکو، دلاوری و بخشندگی و... باید صاحب صفاتی خاص باشند که عبارتند از:
1. نسبت به خدا و پیامبر و امام خیرخواه باشد.
2. پرهيزگارتر از دیگران باشد.
3. صبورتر از دیگران باشد.
4. از کسانی باشد که دیرتر به خشم می آیند.
5. نسبت به قصور و کوتاهی زیردستان با گذشت تر باشد.
6. با قدرتمندان و زورگویان با قدرت برخورد کند.
7. اگر دیگران نسبت به او درشتی کردند خوددار تر باشد و به آنها تعرض نكنند.
8. نسبت به هدف خود ایمان داشته باشد و ناتوانیش او را از حرکت باز ندارد.
دوم : استخدام قضات و داوران
از میان مردم برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن. کسانی که مراجعه فراوان آنها را به ستوه نیاورد و برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد، در اشتباهاتش پافشاری نکند و بازگشت به حق پس ازآگاهی برای او دشوار نباشد، طمع را از دل ریشه کن کند، در شناخت مطالب با تحقیق اندک رضایت ندهد و در شبهات از همه با احتیاط تر عمل کند و از یافتن دلیل اصرار او از همه بیشتر باشد و در مراجعه پیاپی شاکیان خسته نشود و در کشف امور از همه شکیباتر و پس از آشکار شدن حقیقت، در فصل خصومت از همه برنده تر باشد، کسی که ستایش فراوان او را فریب ندهد و چرب زبانی او را منحرف نسازد و چنین کسانی بسیار اندک اند.
نکاتی را که امام در استخدام قضات و داوران مطرح ميكند، عبارتند از:
1.رهبر باید بهترین افراد جامعه را برای قضاوت انتخاب کند.
2.قاضی باید بسیار صبور باشد؛ به گونه ای که مراجعه فراوان او را به ستوه نیاورد.
3.بر اخلاق و رفتار خویش مسلط باشد؛ طوری که برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد.
4.بر اشتباهاتش پافشاری نکند و پس از آگاهی از حقیقت بازگشت برایش دشوار نباشد.
5.برای شناخت حقیقت بسیار تلاش نماید.
6.محتاط باشد.
7.ستایش دیگران از او باعث فریب او نشود.
سوم: استخدام کارگزاران دولتی
در امور کارمندانت بیندیش و پس از آزمایش به کارشان بگمار و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران، آنان را به کارهای مختلف وادار نکن؛ زیرا نوعی ستمگری و خیانت است. کارگزاران دولتی را از میان مردمی باتجربه و با حیا از خاندان های پاکیزه و با تقوی که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن؛ زیرا اخلاق آنان گرامی تر و آبرویشان محفوظ تر و طمع ورزیشان کمتر و آینده نگری آنان بیشتر است.
نکاتی که امام (ع) در استخدام کارگزاران دولتی گوشزد ميكند عبارتند از:
1.مدیر نباید بدون مشورت با افراد آگاه اقدام به استخدام کارمندان نماید.
2.آنها را بعد از آزمایش به کار بگمارد.
3.از میان مردمی با تجربه و با حیا گزینش شوند.
4.در استخدام کارکنان به وضعیت خانوادگی آنها حتماً توجه شود.
5.سابقه آنها نیز از موارد تعیین کننده در استخدام است.
6.با اخلاق باشند.
7.آینده نگر باشند.
8.با آبرو باشند.
چهارم: استخدام نویسندگان و منشیان
سپس در امور نویسندگان و منشیان بهدرستی بیندیش و کارهایت را به بهترین آنها واگذار و نامه های محرمانه را از میان نویسندگان به کسی اختصاص ده که صالح تر از دیگران باشد؛ کسی که گرامی داشتن او را به سرکشی و تجاوز نکشاند تا در حضور دیگران با تو مخالفت کند و در رساندن نامه کارگزارانت به تو یا رساندن پاسخ های تو به آنها کوتاهی نکند و در آنچه برای تو می ستاند یا از طرف تو به آنان تحویل می دهد فراموشکار نباشد و در تنظیم هیچ قراردادی سستی نورزد و در بر هم زدن قراردادی که به زيان توست کوتاهی نکند و منزلت و قدر خویش را بشناسد. همانا آن که از شناخت قدر خویش عاجز باشد در شناخت دیگران جاهل تر است.
آموزش کارکنان الگوسازی است و رفتار و عملکرد مدیران در این خصوص بسیار تأثیرگذار است. جهت کامل نمودن این بحث اشاره میشود به خطبه 216 نهج البلاغه که امام می فرماید: «رعیت اصلاح نمی شود مگر آنکه رهبران اصلاح گردند».
ایشان در نامه 31 نهج البلاغه خطاب به فرزند خویش امام حسن (ع) میفرمایند:
«اگر درباره جهان و تحولات روزگار مشکلی برای تو پدید آمد، آن را به عدم آگاهی ارتباط ده؛ زیرا تو ابتدا با ناآگاهی متولد شدی و سپس علوم را فرا گرفتی و چه بسیار است آنچه را که نمی دانی....پس حفظ تحمل، پند گرفتن از تجربههاست و بهترین تجربه آن است که تو را پند آموزد، پیش از آنکه فرصت از دست برود و اندوه به بار آورد؛ از فرصتها استفاده کن».
به طور کلی فرمایشهاي امام در خصوص آموزش کارکنان عبارتند از:
1.آموزش کارکنان و پرورش آنها از جمله حقوق مردم است که بر عهده رهبر و مدیر جامعه و سازمان می باشد.
2.آموزش و تربیت کارکنان باید بر عملکرد آنها موثر باشد و زندگی آنها را متأثر سازد.
3.از مهمترین عوامل موثر در آموزش، شخصیت رهبر و مدیر است؛ زیرا رفتار آنها الگویی است برای کارمندان و کارکنان که عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار میدهد و می تواند باعث اصلاح رفتار آنها شود.
4. همه انسانها با ناآگاهی متولد می شوند و آنچه را کهنه میدانند بسیار سخت است؛ به همین دلیل باید از تجربه های خود و دیگران پند بگیرند. ایشان تنها تجربه هایی را سودمند می دانند که انسان را پند آموزد.
5.فراگیری علم باید با در نظر گرفتن شرایط فرد صورت پذیرد « پس در فراگیری علم و دانش پیش از آنکه درختش بخشکد تلاش کنید و پیش از آنکه به خود مشغول گردید». ( نهج البلاغه خطبه105 ).
6.علم و دانش باید همراه با ایمان باشد؛ در غیر این صورت میتواند زیان بار باشد: «....باایمان، علم و دانش آبادکننده است....» (نهج البلاغه- خطبه 105)
7.مطالعه آثار پیشینیان نیز از جمله منابع آموزش است :«من به اندازه پیشینیان عمر نکردم، اما در کردار ایشان نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویا یکی از آنان شده ام». (نهج البلاغه نامه ،31)
ارزیابی عملکرد
«منظور از ارزیابی عملکرد، فرایندی است که به وسیله آن کار کارکنان در فواصل معین و به طور رسمی، بررسی و سنجش ميشود و هدف نهایی از ارزیابی عملکرد، افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است نه توبیخ و تنبیه کارکنان ضعیف». (اسفندیار سعادت- 1381)
امیرالمومنین علی (ع) در ادامه نامه 53، بعد از توضیحاتی که در مورد چگونگی استخدام کارگزاران دولتی ارائه می دهد میفرماید:« سپس رفتار کارگزاران را بررسی کن و بازرسانی راستگو و وفاپیشه بر آنان بگمار که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنها، سبب امانت داری و مهربانی آنها با مردم خواهد بود و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنها دست به خیانت زد و گزارش بازرسان تو هم خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را کیفر کن...»
ایشان در سخنان خود به چند عامل مهم در ارزیابی عملکرد اشاره فرموده اند که عبارتاست از:
1.ارزیابی عملکرد کارگزاران باید به طور رسمی و به وسیله بازرسانی که به همین منظور از بین مردمی راستگو و وفادار به حکومت وجامعه انتخاب میشوند صورت گیرد.
2.درارزیابی عملکرد کارگزارانهیچاستثنایی نباید وجود داشته باشد، خصوصاً در ارتباط با نزدیکان و خویشاوندان رهبر و مدیر، حتی بازرسی از آنها باید سختتر نیز باشد؛ زیرا احتمال سوء استفاده آنها از مقام و موقعیتی که دارند به سبب نزدیکیشان با رهبر بیشتر است.
3.ارزیابی عملکرد کارگزاران به شکل صحیح و مناسب باعث افزایش امانتداری و مهربانی آنها با مردم (تکریم ارباب رجوع) و افزایش کارآیی و اثربخشی آنها خواهد شد.
4.در صورت مشاهده هر نوع سوء استفاده از موقعیت و خیانت در انجام وظایف اگر عمدی باشد، کارگزاران باید مجازات شوند و اگر سهوی انجام گرفته باشد باید سرزنش شوند.
مدیریت حقوق و دستمزد و سیستم پاداش
هر کجا سخن از تناسب نظام پرداخت حقوق باشد، مسائل مربوط به انگیزش نیز مطرح است؛ بنابراین ایجاد هماهنگی و ارتباط میان ویژگی های نظام پرداخت با انگیزه ها و تمایلات افرادی که در سازمان مشغول به کار هستند ضروری است؛ به عبارت دیگر باید برای پرداخت ها، ساختاري طراحی گردد که کارکنان را به عملکرد موثر تشویق کند و محرکی برای سختکوشی و به کارگیری تمام توانایی های بالقوه آنها باشد.(اسفندیار سعادت-1381 )
حضرت علی (ع) در این مورد نیز بیانات بسیار ارزشمندی ارائه داده اند. ایشان در ادامه نامه خود به مالک اشتر در چندین مورد به این مهم اشاره می کنند. از جمله نسبت به نظامیان و پرداخت حقوق و پاداش به آنها فرمودهاند:
«برگزیده ترین فرماندهان سپاه تو کسی باشد که از همه بیشتر به سربازان کمک رساندواز امکانات مالی خودبیشتردراختیارشانگذارد،بهاندازهای که خانوادههایشان در پشت جبهه و خودشان در آسایش کامل باشند تا در نبرد با دشمن سربازان اسلام تنها به یک چيز بیندیشند... سپس آرزوهای (معقول) سربازان را برآور و همواره از آنان ستایش کن و کارهای مهمی که انجام داده اند برشمار(اشاره به پاداش معنوی)، زیرا یادآوری کارهای ارزشمند شجاعان آنان را بر میانگیزاند و ترسوها را به تلاش وا میدارد؛ انشاءالله در یک ارزیابی دقیق از عملکرد آنها رنج و زحمات هر یک از آنان را شناسایی کن و هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچیز نشمار. بزرگی یک فرد نباید موجب شود که کار کوچک او را بزرگ بشماری و گمنامی یک فرد نباید باعث شود که کار بزرگ او را ناچیز بدانی... ».
همچنین ایشان در ادامه در مورد پرداخت حقوق و پاداش قضات می فرمایند:
«پس از انتخاب قاضی، هر چه بیشتر در قضاوت های او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به مردم نیازمند نباشد(حقوق و پاداش مادی) و از نظر مقام و منزلت او را آنقدر گرامی دار که نزدیکان تو به نفوذ در او طمع نکنند تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد (اشاره به پاداش معنوی و امنیت شغلی)». سپس امام به چگونگی پرداخت حقوق و پاداش کارگزاران دولتی اشاره می کند و می فرماید:
«روزی فراوان بر آنها ارزانی دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر می کوشند (ارتباط بین حقوق و انگیزش) و با بی نیازی، دست به اموال بیتالمال نمی زنند و اتمام حجتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند...»
بیانات امام (ع) در مورد چگونگی پرداخت حقوق و پاداش نظامیان و قضات و کارگزاران دولتی به اندازهاي کامل و جامع بیان شده که حتی امروزه و با در نظر گرفتن پیشرفتهای فوق العاده در مورد پرداختها، باز هم جای بحث و بررسی در این زمینه را فراهم مینماید.
اجرایی نمودن
به عقیده نگارندگان بعد از انقلاب شکوهمنداسلامی، تلاشهای بسیار ارزشمندی در جهت اجرایی نمودن احکام و قوانین اسلامی به عمل آمده است که از جمله مهمترین آنها تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد. قانونی که افتخار و دست آورد بزرگ حکومت اسلامی ایران برای بشریت به حساب میآید،اما واقعیت این است که برای اجرایی نمودن مواد این قانون،کشور نیاز به تربیت مدیران اسلامی دارد و برای تربیت مدیران اسلامی در اولین قدم باید با درنظر گرفتن سیره، سخنان و احادیث بزرگان دین کتابهایی تدوین گردیده، در دانشگاهها و ادارات دولتی تدریس شود. این امر سبب خواهد شد که طرحهایی مانند طرح تکریم ارباب رجوع، شایسته سالاری و به صورت جدا از هم مطرح نشود؛ بلکه مدیریت اسلامی به آنها وحدت بخشیده، در قالبی منظم و منسجم ارائه شود.
نتیجهگیری و ارائه پیشنهاد
حکومت اسلامی در شکل صحیح آن که نمونه بارزش حکومت پیامبر اسلام (ص) و امیرالمومنین علی(ع) میباشد، اهمیت بسیار زیادی برای منابع انسانی قائل بوده و همواره فرمانداران و فرماندهان خویش را نسبت به ضرورت توجه به این سرمایه بزرگ توصیه نموده است.
به جرأت می توان گفت در طول تاریخ و در بین حکومتهای مختلفی که براین کره خاکی وجود داشته است، هیچ کدام از این حیث قابل مقایسه با حکومتهای اسلامی فوق نمیباشد و برخلاف برداشت گروههای روشنفکر غرب زده که خواستار جدایی دین از حکومت و سیاست هستند، همبستگی این دو به یکدیگر در صورتی که استفاده ابزاری از دین به عمل نیاید وبهاحکام و قوانین ناب اسلامی در همه شئون کشور داري، توجه شود، باعث خواهد شد منابع دینی به عنوان پشتوانه حکومتها در جهت اجرای عدالت و مردم سالاری درآیند. ضمن اینکه در این قبیل جوامع عدالت و اعتدال مقدم بر هر امر دیگری خواهد بود و به بهانه دموکراسی - آنچنان که در بعضی کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود دارد- بشراستثمار نميشود.
در پایاناینمقالهابراز امیدواری میکنیمكه محققان و پژوهشگران عرصه علوم انسانی بیش از پیش در انجام تحقیقات و پژوهشهای خود از منابع و متون اسلامی و بومی استفاده نمایند؛ زیرا مذهب تشیع و کشور ایران در زمینه علوم انسانی دارای میراثی بسیار ارزشمند و بینظیر است و بی توجهی نسبت به این میراث غنی، غیرقابل توجیه و باعث پشیمانی خواهد بود.
منابع
امام علي (ع)، نهجالبلاغه، مترجم، محمد دشتي
سعادت، اسفنديار، (1383) «مديريت منابع انساني» ، تهران، انتشارات سمت
پرهيزگار، كمال، (1377) «مديريت منابع انساني و اداره امور استخدامي» ، تهران، نشر ديدار
علی جباری دکتری مدیریت آموزشی