چگونه یک کارآفرین شویم؟
برخي ها, راه انجام كارها را بهتر مي دانند آموزش ببينيم, تقليد كنيم, تماشا كنيم, امتحان كنيم, فقط بياموزيم. مقاومت در برابر تغيير گمراهي است، با خود دشمني مي كنيم, چون زندگي, گلوله هاي شليک شده به طرف ماست و زندگي سپر است از فرصت ها براي ما. حتي تهديدها را هم مي توان به فرصت ها تبديل نمود.
گمان مي كنم, موضوع روشن شد. كارآفرين كيست كه هوشمندانه تهديدها را به فرصت ها تبديل مي كند. او مي داند كه با رشد فردي و سازگاري بيدرنگ و مداوم با تحول, فرصت ها را از دست نبايد بدهد. زمان ارزشمند را از دست نمي دهد, چون نخستين شليك آخرين آن است, تكرار نمي شود.او گام هاي كوتاه بر نمي دارد. اگر امروز گام هاي كوتاه بردارد, فردا بايد سريع تر بدود.
او مي داند زندگي جهاني در انتظار كسي نمي ماند. مهارت هايي كه سال پيش باعث موفقيت او شده است, امروز ديگر بدرد نمي خورد.
كارآفرين مي داند, همه انسان ها در هر صورتي, خواه و نا خواه در چنگ بازار هستند و بايد در جهت تقاضاي مردم و بازار و نياز آنها رشد نمايد. بنا بر اين به ابزارهاي نو, به فكر نو خود را مجهز مي كند.او چيزهاي مهم را فداي چيزهاي بي اهميت نمي كند. خلاق است, نوآور است و ريسك پذير است. او مي داند در گذشته سازمان ها در پي رقابت ها بودند و در آينده سازمان ها در پي برتري در همكاري خواهند بود.
كارآفرين مي داند كه امروزه عمر مدل قديمي مديريت (تفكر در بخش بالاي سازمان و عملكرد در بخش پايين سازمان) به سر آمده است. ديگر زمان مديريت نمودن به روش ديوان سالاري و قدرت طلبانه به سر آمده است. امروزه با استفاده از تفكر هوشمند, مشاركت انسان ها در اداره امور, مديريت صورت مي گيرد.كارآفرينان در آينده زندگي مي كنند, علاقه به تغيير دارند و هميشه خلق مي كنند.
كارآفريني, يعني ايجاد چيزي ارزشمند از هيچ. كارآفريني يك سبك زندگي است. كارآفريني ارثي نيست, علم و دانشي است كه بايد با هنر به كارگيري آن تلفيق گردد.
علی جباری دکتری مدیریت آموزشی