"Ad hoc" درلغت به معني موقت(حق)، متخصص، ويژه امر بخصوصى، ويژه، خلق‌الساعه و برحسب ضرورت است.

در اين ساخت سازماني گروه­هاي كاري تشكيل مي‌شوند و بر حسب ضرورت مأمور انجام امور مي­شوند. اين ساخت براي انجام كارهاي كل سازمان، بر واحدهاي سازماني كوچك ، مردم‌گرا(دموكراتيك)، نسبتا خود­گردان[1] و متشكل از متخصصين رشته­هاي مختلف تأكيد دارد.[2]
 طرح ساختار ماتريسي، تئوري Z، طرح ساختاري موازي يا جانبي، گروه كاري، ساختار كميته‌اي و ساختار گروههاي آموزشي، همه نمونه‌هايي از ادهوكراسي هستند.[3] در اين سازمان‌ها تمايز چنداني ميان صف و ستاد مشاهده نمي­شود، بر سلسله مراتب تاكيد نمي­شود و كاركنان، معمولا بصورت تيمي فعاليت مي­كنند. در آدهوكراسي­ها حداقل ضوابط، مقررات و رويه­ها(ساختار ارگانيك) مشاهده مي­شود.[4]
سابقه ادهوكراسي‌ها به سال 1970م كه تلاش فراواني براي تركيب ساخت‌هاي وظيفه­اي و محصولي جهت ايجاد شكل جديدي از ساختار با نام ساختار ماتريسي انجام گرفت، بر مي گردد.[5]
از ديدگاه ادهوكراسي، هنگامي سازمان به شكل مطلوب است كه متشکل از گروه‌هاي ويژه تخصصي باشد؛ نه از بخش­هاي وظيفه­اي يا كارمندان با جايگاه و وظايف ثابت. ويژگي اصلي اين الگوي جديد سازماندهي، همكاري گروهي در حل مسائل و انجام كارهاست و اختيارات به كساني تفويض مي­شود كه به كار ويژه‌اي نزديكترند.
 بطور كلي تفكر زيربنايي اين نوع سازمان‌دهي، اين است كه تنها با فراهم كردن شرايطي كه موجب بروز ابتكارها، احساس مسئوليت و همكاري كاركنان شود، مي­توان از حداكثر توان افراد بهره­مند گرديد. مطالعات انجام شده در سازمان‌هاي مختلف نشان مي­دهد كه هر چه ساخت سازمان به ادهوكراسي متمايل‌تر مي­گردد، از ميزان جابجايي و غيبت كاركنان كاسته مي‌شود و گاهي بهره‌وري و كيفيت انجام كارها نيز بهبود مي­يابد.
 
ویژگی‌های ادهوکراسی
ويژگي‌هاي برجسته ادهوكراسي عبارتند از
1 - گروههاي كاري موقت
2- عدم تمركز در اختيارات
 3- مسئوليت‌بخشي اقتضائي
 4- قوانين و ضوابط محدود
مطالعه صدها سازمان، نشان مي­دهد كه سيستم مديريت بوروكراتيك براي كارهاي مشخص نسبتا ثابت و جاري مناسب است و سيستم ادهوكراتيك، براي كارهاي نامشخص نسبتا ناپايدار و غير جاري(غير تكراري)، با موفقيت همراه است.[6]
مينتزبرگ در آثار خود به دو شكل از ساختارهاي ارگانيك اشاره مي­كند؛ يكي ساختار ساده و ديگري ساختار ادهوكراسي. او ضمن بحث روي اين موضوع كه هر سازمان از پنج بخش اساسي: بدنه عملياتي، ستاد تخصصي، ستاد پشتيباني، مديران مياني و رأس استراتژيك تشكيل شده است، اظهار مي­كند كه اگر هركدام از اين بخش­ها بر فعاليت­هاي سازمان حاكميت پيدا كنند، موجب نوعي از ساختارهاي مورد نظر وي مي­گردد. وي معتقد است اگر كنترل سازمان بر عهده ستاد پشتيباني قرار داده شود، سازمان به يك ساختار ادهوكراسي دست خواهد يافت[7].
شركت‌هاي بزرگ، بوسيله ايجاد ادهوكراسي‌ها(درون‌بوروكراسي‌ها) مي‌توانند خلاقيت و نوآوري را ترغيب كرده و زمان بهبود محصول را كاهش دهند و كاركنان توفيق‌طلبي را كه ممكن است كار را ترك كرده و براي شركت‌هاي ديگر كار كنند؛ يا خود اقدام به تأسيس يك شركت كوچك كنند را حفظ كنند. معمولا سازمان­ها در اجراي استراتژي‌هاي با ريسك بالا، مواقع تغييرات مهم و اساسي(اجراي راهبرد)، تنوع يا جايي كه تكنولوژي غير تكراري و محيط پيچيده و پويا است، همچنين در مرحله شكل‌گيري سازمان، از ساختارهاي ادهوكراتيك استفاده مي‌كنند.
 ادهوكراسي‌ها عالي‌ترين وسيله[ساختاري و سازماني] براي واكنش نسبت به تغييرات، تسهيل در نوآوري، [ايجاد] هماهنگي بين متخصصان گوناگون هستند، ولي تعارضات دروني ايجاد مي­كنند و نسبت به بوروكراسي­ها از كارآيي كمتري برخوردارند. علي‌رغم توجه خاص به ادهوكراسي­ها در سالهای اخیر، اين ساختار همچنان به عنوان ساختار غير معمول باقي مانده است. ادهوكراسي در تعداد اندكي از صنایع، به عنوان يك شكل ساختاري متداول است. وقتی هم مورد استفاده قرار مي­گیرد، به عنوان طرح ساختاري جانبي در كنار بوروكراسي بكار مي­رود.[8]


[1]. رضائيان، علي؛ اصول مديريت، تهران، سمت، 1376، چاپ هشتم، ص179.
[2]. جعفر نژاد، احمد؛ مديريت تكنولوژي مدرن، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1378، چاپ اول، ص 159.
[3]. رابينز، استيفن؛ تئوري سازمان، سيدمهدي الواني و حسن دانايي‌فرد، تهران، صفار، 1384، چاپ دهم، ص295.
[4]. رضائيان، علي؛ مباني سازمان و مديريت، تهران، سمت، 1379، چاپ اول، ص339- 337.
[5]. رضائيان؛ اصول مديريت، ص175.
[6]. منبع اول صص 180-179.
[7].جعفرنژاد، احمد؛ ص148.
[8]. رابينز؛ ص 290.
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=32908