باسمه تعالی

سئوالات مقدمات برنامه ریزی آموزشی

 

تهیه کنندگان اکبر جدیدی و علی جباری

                                 ------------------------------------------

سئوال اول:

1 ) مولفه های یادگیری را در دو نظام آموزشی با ویژگی یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده با توجه به (اهداف ، سطوح ) در جدولی با هم مقایسه نموده ، کاربرد هر یک را برای نظام آموزشی ایران تبیین نمایید .

منابع مورد استفاده:

1) سازمان یادگیرنده ( مبانی نظری الگوی تحقق و سنجش) - مهدی سبحانی نژاد ، بهنام شهایی، علیرضا یوزباشی – تهران :یسطرون85

2) ایجاد سازمان یادگیرنده – مایکل جی . مارکوارت[1] ؛ مترجم محمد رضا زالی – دانشگاه تهران 85

ما در بحث سازمانهای یادگیرنده به چه چیزی – سیستم ها ، اصول و مشخصات سازمانهایی که یاد می گیرند و به عنوان یک موجودیت جمعی ، تولید می کنند – تمرکز می کنیم . اما در بحث یادگیری سازمانی بر اینکه یادگیری چگونه در سازمان رخ می دهد توجه می شود – مهارتها ، فرایندهای ایجاد و بکارگیری دانش . یادگیری سازمانی ، تنها یک جنبه از سازمان یادگیرنده است .

یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده :سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی مفاهیم مترادفی نیستند . یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروهها ی درون سازمان و سازمان یادگیرنده به معنی یادگیری سازمان بعنوان سیستمی کل است به عبارت دیگر ، سازمان یادگیرنده حاصل یادگیری سازمانی است . لذا، باید میان یادگیری سازمانی به مفهوم افراد و گروههای درون سازمان و سازمان یادگیرنده به معنی یادگیری سازمان به عنوان سیستمی کلی ، تمایز قائل شد .

گفته می شود که اصطلاح یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده گهگاه به اشتباه به جای یکدیگر بکار گرفته می شوند . در حالیکه یادگیری سازمانی ، مفهومی است که برای توصیف انواع خاصی از فعالیتهایی که در سازمان جریان دارد به کار گرفته می شود در حالیکه سازمان یادگیرنده به نوع خاصی از سازمان اشاره می کند به بیان دیگر سازمان یادگیرنده حاصل یادگیری سازمانی است (تسانگ[2] ، 1997) . تسانگ معتقد است سازمان یادگیرنده به نوع خاصی از سازمان اشاره می کند و یادگیری سازمانی نوعی فرایند داخلی برای سازمان به شمار می آید . " مارکوارت " تفاوت دو عبارت یادگیری  سازمانی و سازمان یادگیرنده را اینگونه توضیح می دهد :

در بحث از سازمان یادگیرنده ، تمرکز ما بر چیستی است و سیستم ها ، اصول و ویژگیهای سازمانهایی را که بعنوان یک هویت جمعی یاد می گیرند و اقدام به تولید می کنند ، مورد بررسی قرار می دهیم ، در حالیکه یادگیری سازمانی به چگونگی یادگیری مهارتها و فرایندهای ساخت و بهره گیری از دانش اشاره دارد . در این معنی یادگیری سازمانی تنها یک بعد یا عنصر از سازمان یادگیرنده محسوب می شود (مارکوارت،1996).

اسمیت و آراجو[3](1999) بین سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی تمایز قائل هستند . به گفته آنها ، یادگیری سازمانی بر مشاهده و تجزیه و تحلیل فرایندهای موجود در یادگیری جمعی و فردی سازمان متمرکز است ، در حالیکه سازمان یادگیرنده جهتی عملی دارد و از ابزارهای ارزشیابی یا آسیب شناسی که به تعیین، توسعه و ارزیابی کیفیت فرایندهای یادگیری در درون سازمان مدد می رسانند ، منبعث می شود .

 

 

ابعاد یادگیری سازمانی :  یادگیری از سه بعد ، انواع یادگیری ، سطوح یادگیری و مهارتهای یادگیری مورد توجه قرار می گیرد .

الف -انواع یادگیری :1. یادگیری سطح پایین وبالا 2. یادگیری انطباق پذیر و آینده نگر و یادگیری از طریق اقدام و عمل 3. یاد گیری تک حلقه ای و دو حلقه ای

ب- سطوح یادگیری : 1. یادگیری فردی 2. یادگیری تیمی یا گروهی 3. یادگیری سازمانی

ج-مهارتهای یادگیری : 1. یادگیری مبتنی بر تجربه 2. یادگیریکارکنان در یک سازمان یادگیرنده 3. یادگیری افراد در محیط کار 

 

                                                                                                 

 

سئوال دوم:  برنامه ریزی آموزشی در دو نظام سنتی و نوظهور را با توجه به الگوهای عمل آن با هم مقایسه نموده ، قابلیت کاربری آن را در تحلیل نظام آموزشی تحلیل نمایید .

نظام نوظهور

نظام سنتی

موئلفه

مهارت معلم ملاک است ، معلم راهنماست ، معلم دانش آموزان رابه تفکر و تحقیق وا می دارد .

ملاک مدرک معلم است ، معلم محور ،معلم اقدام به انتقال مستقیم اطلاعات می کند .

معلم

از فرصت مساوی برای یادگیری برخوردار است ، مطالب را به کلاس ارائه می دهد ، در نظر گرفتن تفاوتهای فردی درارائه درس ، ایجاد تعامل در آموزش و تاکید بر کار کروهی و روحیه همکاری و تعاون .

ازفرصت مساوی برای یادگیری برخوردار نیست گیرنده ، صرف مطالب است ، توزیع دانش بدون توجه به نیازهای فردی ، ایجاد روحیه رقابت جویی و برتری جویی است . 

دانشجو

یک محیط جامع که در هر زمان قابل دسترسی است ، محدودیت زمانی و مکانی ندارد .

یک اتاق بسته ودرزمانهای خاص قابل دسترسی است، محدود به زمان و مکان است

کلاس

مکاشفه گری و یادگیری از طریق تجربه ، یادگیرنده رادر روشن سازی و بیان نیازهایشان کمک می کند .

دخالت کمتری دریادگیری دارد و انتقال یک سری مفروضات است .

تجربه

تمرکز بربروندادهای آموزشی ، یادگیری مداوم میان رشته ای ، ارائه قطعات گسترده و وسیع از آموزش مبتنی برفعالیتهای اصیل بین رشته ای ، کتابهای درسی به عنوان چارچوب مرجع معلم 

تمرکز بر بروندادهای آموزشی ، مواد درسی جدا ازهم ، ارائه قطعات کوچک آموزش بصورت موضوعات مجزا ، کتابهای درسی نقطه تمرکز آموزشی

محتوای برنامه

از کتابهای جانبی و غیر درسی استفاده می شود

در حد کتاب درسی بوده

مطالعه

از روش اکتسابی استفاده می شود و از روشهای دیداری و شنیداری و فعالیتهای آزمایشگاهی بهره می برد

ابزار فنی خاصی نبوده و از طریق سخنرانی مطالب بیان می شود

ابزار فنی

از طریق نرم افزارهای آموزشی رایانه و سامانه چند رسانه ای استفاده می شود

استفاده نمی شود

تکنولوژی

استفاده از اینترنت ، اینترانت ، اکسترانت ، پست الکترونیکی، ماهواره و ویدئو کنفرانس معمول است

استفاده نمی شود

تکنولوژی جدید ارتباطی

                                                                           مفروضات نظریه های سنتی مدیریت     

1.رهبری حق کسانی است که در سلسله مراتب قدرت ، در مقام بالا تری قرار دارند .

2.حسن روابط انسانی ضروری است تا زیردستان از تصمیمات مقامات بالا اطاعت کنند .

3.قدرت و اختیار قابل تفویض است ، ولی مسئولیت را نمی توان با دیگران تقسیم کرد مسئولیت نهایی در هر امری به عهده مدیری است که در راس سلسله مراتب قدرت قرار دارد .

4.کارگزاران سازمان در شرایطی احساس امنیت می کنند که رهبران صاحب مقام سازمان ، حافظ منافع آنان باشند .

5.وحدت هدف از طریق وظیفه شناسی و وفا داری نسبت به رهبر صاحب مقام ، ایجاد می شود .

6.حداکثر بازده ، در محیطی توام با رقابت و فشار حاصل می شود .

7.در تعیین هدفها ، خط مشی ها و تهیه برنامه ها نیز مثل اجرا کردن آنها ، باید از طرح سازمانی صف و ستاد استفاده شود چون مسئولیت اجرای خط مشی و برنامه با ساختار صف و ستادی است؛بنابراین در تهیه آنها نیز باید مسئولیت داشته باشد .

8.اختیار، امتیاز و حق ویژه شخصی است که صاحب مقام رهبری است .

9.کارگزار سازمان ، قربانی و فدای هدف است (کارگزار در خدمت سازمان نه بالعکس)

10.ارزشیابی، حق ویژه مقام رهبری است .

11.تمام تصمیمات مهم در رده های بالااتخاذ و برای اجرا به زیردستان ارجاع می شود .

12.آموزش و پرورش برای همگان شکل واحد و یکسانی دارد و به این واقعیت که افراد انسانی متفاوت اند ، توجهی مبذول نمی شود .

13.برای مشارکت و همکاری مردم درامور آموزشی ، هیچ گونه فرصتی فراهم نمی شود ، به جزء در مواردی که اطمینان حاصل شود که دخالت مردم در امور آموزشی ، انحرافی در سیاست دولت پدید نخواهد آورد .

14.در هر تغییر یا تجربه آموزشی جدیدی که مجاز باشد ، خود دستگاه مرکزی پیشقدم می شود تا پیشبرد اهداف خود را فراهم سازد .

15.مدیران و معلمان در اقصی نقاط کشور باید دستورالعملها و احکام صلدره از مقامات بالا را رعایت کنند . و عدم آن باعث بازخواست و تنبیه می شود .

16.میزان کارایی نظام آموزشی وابسته به کنترل و هدایت دستگاه مرکزی مدیریت است ؛ که سازنده نیست مگر با مشارکت گروهی .

17.مکاتبات و دستورالعملها ی صادره از مدیریت مرکزی ، همیشه بدون وقفه یا تغییر به رده های پایین می رسد ولی مکاتبات از رده های پایین به بالا ممکن است در هر یک از رده های میانی دچار وقفه شود وبیشتر موارد اصلا به مقامات مرکزی نرسد .

مفروضات نظریه های جدید مدیریت                       

1.رهبری منحصربه کسانی نیست که در سلسله مراتب قدرت ،مقام و منصب بالاتری دارند .هر کس به میزان مشارکت در کار ، در رهبری گروه سهیم است .

2.حسن روابط انسانی از لحاظ کار گروهی و رفع نیازهای فردی اعضای گروه ضرورت دارد .

3.مسئولیت را هم متناسب با قدرت و اختیار می توان تقسیم و تفویض کرد . هر کس که بنحوی در اجرای خط مشی یا برنامه ای شرکت دارد باید در حدود کار خود ،سهمی در تصمیم گیری داشته باشد .

4.کارگزاران سازمان در شرایطی احساس امنیت می کنند که در مسئولیت و تصمیم گیری شرکت کنند .

5. وحدت هدف از طریق اجماع یا موافقت و وفاداری گروهی تامین می شود .

6.حداکثر بازده در محیطی توام با آزادی عمل نتیجه می شود .

7.سازمان صف و ستاد منحصرا باید به منظور تقسیم کار و اجرای خط مشی و برنامه هایی که بوسیله کل گروه شرکت کننده تعیین و تهیه شده مورد استفاده قرار گیرد(صف وستاد فقط باید مسئولیت اجرای خط مشی وبرنامه راعهده دارشوند) .

8.موقعیت ، نه مقام ، تعیین کننده حق و امتیاز ، برای اعمال قدرت و اختیار است .

9.کارگزار سازمان ، قربانی و فدای هدف نیست ( تحقق موثر هدفهای سازمان  منوط به رشد و رضایت کارکنان است).

10.ارزشیابی ، یک مسئولیت گروهی است .

11.عدم تمرکز تا آنجا که فوایدی دارد ، توصیه می شود و مسئولیتها و اقدامات محلی و مردمی تقویت می گردد.

12. اقداماتی برای انطباق برنامه ها ی آموزشی با نیازهای دانش آموزان و شرایط وامکانات نواحی مختلف بعمل می آید.

13.به جای اینکه بر کنترل و مقررات تاکید شود ، رهبری شایسته و سازنده مورد توجه وتاکید قرار می گیرد .

14. منظور از سرپرستی و نظارت عملکرد مدیران و معلمان ، فراهم کردن موجبات پیشرفت کار آنهاست نه تشخیص اینکه آنها دستورالعملها و مقررات را رعایت می کنند یا نه .

مقایسه شیوه های سازماندهی سنتی و تلفیقی ( برنامه ریزی درسی )

سنتی :

1.مطالعه مفاهیمی که در کتابهای درسی استاندارد آمده است .

2.استفاده از آزمایشها و فعالیتهایی که در کتاب پیشنهاد شده است .

3.منفعل بودن دانش آموزان در جذب اطلاعاتی که معلم یا کتاب درسی برای آنها تدارک دیده اند .

4.تمرکز روی اطلاعاتی که برای دانش آموزان اهمیت دارند .

5.محتوا مجموعه اطلاعا تی است که در کتابهای درسی و سخنرانیهای معلم قرار می گیرد .

6. به مهارتها و فرایندهای اساسی ارزش کمتری داده می شود .

7.بی توجهی به آگاهی شغلی (آنچه که دانش آموزان انجام می دهند  ).

8.دانش آموزان روی مسایلی که توسط معلم و کتاب درسی ارایه می شود متمرکز می شوند .

9.یادگیری فقط در کلاس انجام می شود .

10.محتوای درس ، اطلاعاتی است که اندازه آن را برنامه ریزان یا معلمان برای دانش آموزان معین کرده اند .

11.یادگیری به امور جاری مربوط می شود .

12.یادگیری اساسا برای آزمون است .

13. نگه داری مطالب در ذهن دوام کوتاهی دارد .

14.دانش آموزان علم را مهارتهایی تلقی می کنند که دانشمندان دارا می باشند .

15.دانش آموزان فرایندها را مقوله ای الزام آور محسوب می کنند .

16.علایق معلم به فرایند علم توسط دانش آموزان درک نمی شوند .

17.علاقه دانش آموزان در یک پایه و در پایه های تحصیلی کاهش پیدا می کند .

18.کنجکاوی دانش آموزان کاهش می یابد .

 

تلفیقی :

1.شناسایی مسایل مربوط به امور محلی

2.استفاده از منابع محلی برای تهیه اطلاعاتی که در حل مساله مورد استفاده است .

3.مشارکت و درگیری فعال دانش آموزان در جستجوی اطلاعات بمنظور استفاده .

4.تمرکز روی اطلاعاتی که از برخورد فرد با محیط بدست می آید ، اغلب با کنجکاوی دانش آموز شروع می گردد.

5.محتوا به آنچه برای دانش آموز آماده می کنند محدود نیست .

6.تاکید زیاد به مهارتهای فراینی که تصوری از مهارتهای علمی دانشمندان را به آنان القا می کند .

7.تمرکز به آگاهی شغلی مخصوصا مشاغلی که به علوم مربوط می شوند نه صرفا به آنانی که تحقیق علمی ارتباط میابد.

8.دانش آموزان همراه با تلاش برای حل مسایلی که معین کرده اند ، نقشهای شهروندی را نیز ایفا می کنند .

9.یادگیری علاوه بر کلاس در موسسات و اجتماعات انجام می پذیرد .

10.محتوای درس تجربه هایی است که دانش آموزان برای کسب آن تشویق می شوند .

11.یادگیری به آینده تمرکز دارد .

12.یادگیری براساس فعالیت انجام می گیرد .

13.دانش آموز براساس تجربه یاد می گیرد و در خاطر نگه می دارد .

14.دانش آموزان علم را فرایندی می بینند که به آن نیاز دارند و می توانند مورد استفاده قراردهند.

15.دانش آموزان فرایند را بعنوان مهارتهایی می بینند که باید آنها را پالایش کنند و بوجود آورند .

16.دانش آموزان ارتباط فرایند علم واعما ل خودشان را درک می کنند .

17.علاقه دانش آموزان از پایه ای به پایه دیگر افزایش می یابد .

18.دانش آموزان هر قدر که بیشتر یادمی گیرند بیشتر کنجکاو می شوند .

 

 

پارادایمهای جدید و نوظهور با سنتی در زمینه برنامه ریزی آموزشی

   سنتی                                                                       نو ظهور

1.معلم محور                                                                1. فراگیر محور

2.متمرکز                                                                    2. منطقه ای

3.صرفا یک الگوی واحد                                                3.متناسب با هر مورد

4.بسته                                                                        4. باز

5.ما در مقابل آنها                                                          5.مشارکتی

6.کمی                                                                         6.کمی و کیفی

7.تجویزی                                                                    7.قابل انعطاف

8.زمان ثابت و یادگیری متغیر                                           8.یادگیری ثابت و زمان متغیر

9.ملی                                                                          9.بین المللی و جهانی

10.ثابت                                                                       10.پویا

11.بر روی فرایندها متمرکز                                             11.بر روی پیامدها متمرکز

12.بر روی مدرک                                                         12.بر روی مهارتها سرمایه گذاری می کند.

 

برنامه ریزی آموزشی در هزاره سوم باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد :

1.شامل تمامی افراد ذینفع باشد . 2. پذیرای انتقادات جامعه باشد . 3. بصورت مشوره ای و مبتنی بر توافق اداره گردد. 4. میان اولویتهای دانشگاهی و اولویتهای سیستم های تنظیمی (صاحب قدرت )تعادل برقرار شود . 5.نقاط قوت و ضعف را تواما مشخص کند . 6.نو آوری را در راستای تغییر نیازها تشویق کند . 7.دارای اختیارات کامل برای به اجرا در آوردن نتایج خود باشد . 8. بر میزان دستیابی به اهدافی که سازمان آن را ایجاد نموده تاکید نماید . 9. روشهای مختلف آموزش و یاد گیری را ترویج دهد  . 10. از انتخاب روشهای مناسب برای ارزشیابی دانشجویان اطمینان حاصل نماید . 11. از وجود منابع کافی برای برنامه ریزی اطمینان یابد .

 

جدول ۱- سيستم آموزشي

سيستم و نگرش مدرن

سيستم و نگرش سنتي قرن ۱۹ و ۲۰

مشخصه سيستم

رديف

شاگرد محورمسئوليت يادگيري بر عهده شاگرد است

معلم محورمسئوليت يادگيري بر عهده معلم و مؤسسه آموزشي است

محوريت و مسئوليت

۱

كارهاي گروهي، همكاري، مشاركت و فعاليت هاي گروهي

فعاليت هاي انفرادي

تأكيد بر عوامل آموزشي

۲

بر عوامل بيروني استوار است

بر عوامل دروني استوار است

تأكيدات كلي

۳

جدول ۲- محوريت و تأكيد

نگرش مدرن

نگرش سنتي قرون ۱۹ و ۲۰

مشخصه سيستم

رديف

آمدن آموزش و محيط آموزشي به نزد فراگيران جهاني  

رفتن فراگيران به مدرسه

محيط آموزشي مدرسه- دانشگاه

۱

اجتماعي

و دانشگاه محلي 

نگاه به آموزش و يادگيري

۲

استانداردها

فردي

محركه هاي سيستم

۳

شبكه اي- توزيع يافته

قواعد و قوانين و فرايندها مدرسه، كميته و مديريت آموزشي، پژوهشي و غيره 

سازمان دهي و ساختار

۴

بر اساس انباشته اطلاعات جمع آوري شده قبلي

هرمي- نگاه سلسله مراتبي

تصميم گيري

۵

از پايين به بالا

بر اساس تئوري هاي موجود

استراتژي اخذ راهكار

۶

انعطاف پذير

از بالا به پايين

روشها مديريتي-  آموزشي 

۷

تغييرپذيري همگام با تغييرات و نيازهاي جامعه 

سامان يافته

منبع توان و تحكيم سيستم

۸

 

جدول ۳- وظايف و روابط متقابل فراگيرندگان و مربيان  تسهيل كنندگان

سيستم و نگرش مدرن

سيستم و نگرش سنتي  قرن ۱۹ و ۲۰  

مشخصه سيستم

رديف

مديريت اطلاعات و توليد دانش و مهارت جديد (مهارت در روشهاي جست وجوي اطلاعات)  

حفظ كردن مطالب و ذخيره سازي مطالب از پيش تعيين شده

وظيفه فراگيران

۱

مجموعه اي فراگير و در جهت توليد دانش و مهارت به روز و متناسب با نيازهاي روز جامعه

دانا- نادان (انتقال قطره اي دانش  از حافظه دانا به حافظه نادان در زمان و مكان خاص)

رابطه ياددهنده و يادگيرنده

۲

راهنما و مربي حاضر در حاشيه- كارگردان صحنه، تسهيل كننده فعاليت هاي آموزشي(محيط  آموزشي)  همراه با استقلال نسبي يادگيران

تنها بازيگر اصلي در صحنه و وابستگي تام همه يادگيران به او

نقش معلم

۳

تعامل دائم در راستاي يادگيري همه شهروندان

تعامل بي ساختار در خصوص يادگيري فراگيران

نقش جامعه(اوليا، نهادها و...)

۴

جدول 4- دروس و محتواي درسي و دوره آموزش  

سيستم و نگرش مدرن

سيستم و نگرش سنتي  قرن ۱۹ و ۲۰  

مشخصه سيستم

رديف

نامحدود و متنوع(عمل يادگيري: كيفي است) مي تواند درصد خوبي از محتوا را شامل شود

محدود و انتخاب شده (عمل يادگيري: كمي است)  

حجم مطالب درسي

۱

حاصل كار گروهي و ارتباطات داخلي گردد  

هيچ(حداقل تدوين نمي گردد)

سهم محتواهاي توليدي فراگيران در فعاليت هاي ياددهي- يادگيري

۲

بومي سازي انبوه(منابع مطالعه براي تك تك يادگيران يا يادگيري انفرادي)

توليد انبوه(مثلا، كتاب درسي قابل استفاده براي همه)

توليد محتوا و مواد درسي

۳

آموزش براي تمام عمر

آموزش عمومي، آموزش متوسطه و سپس دانشگاه

دوره آموزشي

۴

جدول ۵- آزمون ها- امتحانات

سيستم و نگرش مدرن

سيستم و نگرش سنتي قرن ۱۹ و ۲۰  

مشخصه سيستم

رديف

وسيله اي جهت تعيين ميزان دستيابي به اهداف آموزشي مشخص

بازسازي محتواي حفظ شده در طول زمان معين، توجيهي جهت ارائه مدرك تحصيلي

ماهيت آزمون

۱

دايمي و بدون محدوديت زماني

آخر سال تحصيلي يا آخر هر ترم

زمان آزمون

۲

آمار و ارقام و اطلاعات دقيق در خصوص ميزان دستيابي افراد به اهداف آموزشي براي هر يك از يادگيران و براي كل كلاس

نمره امتحان فرد

نتيجه تصحيح اوراق امتحاني

۳

تشخيص يادگيراني كه در شرف شكست و افت تحصيلي قرار مي گيرند و اقدام جهت نجات آنها در اوايل دوره آموزشي

تقريبا يا وجود ندارد و يا استفاده عملي از آنها به عمل نمي آيد

آزمون هاي تشخيصي

۴

جدول 6- فناوري

سيستم و نگرش مدرن

سيستم و نگرش سنتي قرن ۱۹ و ۲۰  

مشخصه سيستم

رديف

هوشمند كردن سيستم آموزشي

اتوماسيون سنتي

استفاده از فناوري

۱

تنيده در سيستم- غير قابل تفكيك

عنصري كه به سيستم اضافه مي شود- و به راحتي از آن قابل تفكيك است

نقش فناوري

۲

سئوال سوم:

3 ) آمایش سرزمین به عنوان نقطه آغازین در فرایند برنامه ریزی را تعریف کنید ، ( فرایند، نتایج و اصول ) آن را به اختصار شرح دهید ، نقش آن را در تبیین برنامه ریزی استراتژیک در قالب مدلی ترسیم نمیید .

یک نقشه راهنما و یک قطب نمای حرکت برنامه ریزی است. به مدد اطلاعات آمایش سرزمین می توان برنامه ریزی آموزشی را در جهت نیازها و نیاز آفرینی به کار برد ه و جهت اموزش نیروی انسانی مورد نیاز چه بصورت رسمی و غیر رسمی ، کوتاه مدت و بلند مدت سطوح مختلف اموزشی را پیش بینی و نقشه کاربردی آن را ترسیم نمود .

واژه آمایش کلمه نوین فارسی که از ریشه فعل آمادن و آمودن به معنی آراستن ، به رشته در آوردن وآماده کردن است .

الف ) سازماندهی مطالعات :

1.تدویت شرح خدمات تفسیری مطالعات

2.استقرار طرح تشکیلاتی و تجهیز آن

3.جمع آوری و جمعبندی مطالعات طرح های جامع

ب ) بررسی وضع موجود و قابلیت سنجی :

1.شناختوضع موجود ساختار فضایی کشور

2.بررسی نقش مناطق در تقسیم کار ملی و فعالیتهای اقتصادی .

3.بررسی ضوابط و مقررات موثر در توسعه منطقه ای .

4.استنتاج نقاط قوت و ضعف و گرایشات حاکم بر ساختار فضایی توزیع جمعیت و فعالیت در کشور

5.شناسایی نواحی بحرانی ویا درآستانه بحران از نظر محیط زیست طبیعی و انسانی .

6.بررسی چگونگی پراکندگی فضایی قابلیتهای توسعه در کشور

ج ) آینده نگری :

1.پیش بینی شمار جمعیت کشور در افق مطالعات .

2.تعیین قلمروهای اولویت دار وتوسعه

3.چگونگی توزیع فضایی فعالیتهای اقتصادی در کشور بر اساس مزیت های نسبی

4.سطح بندی جمعیتی شهرها و طراحی نظام سلسله مراتبی زیستی (شهری و روستایی)

5.طراحی نظام استقرار خدمات برتر در زمینه های بازرگانی ، پولی ، مالی ، آموزش عالی .

6.توزیع جمعیت میان جوامع شهری و روستایی .

7.تعیین سقف جمعیت پذیری مناطق .

8.طراحی الگوی استقرار شبکه های اصلی زیربنایی (شبکه های انرژی )

9.چگونگی سازمان تشکیلاتی مدیریت و توسعه منطقه ای

10.سیاست گذاری توسعه منطقه ای

11. تدوین ضوابط زیست محیطی توسعه مراکز زیست فعالیتها و استقرار شبکه زیر بنایی

نتایج آمایش سرزمین : 1.جمعیت و جوامع 2. فعالیت 3. فضا

موضوع آمایش سرزمین در ایران در سال 1345 در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با نوشتن مقاله ای تحت عنوان "تنظیم فضای اقتصادی کشور" پایه ریزی شد و در سال 1353 مرکز آمایش سرزمین تاسیس گردیدآمایش سرزمین از نوع برنامه ریزی بلند مدت و راهبردی است . آمايش سرزمين به عنوان بالادست ترين سند توسعه کشور از جايگاه خاصي در نظام برنامه ريزي کشور برخوردار است .

به لحاظ مفهوم آمايش سرزمين ايجاد تعادل بين سه عنصر انسان، فضا و فعاليت تعريف شده و مقوله آمايش، تلفيقي از سه علم اقتصاد، جغرافيا و جامعه شناسي است، ضمن آنکه ظهور رويکرد آمايش سرزمين در نظام برنامه ريزي کشور ماحصل ضرورت هايي بود که از ديرباز در نظام برنامه ريزي احساس مي شد.

سئوال چهارم:

4 )شاخص را تعریف کنید ، شاخصهای درونداد نظام آموزشی را شرح دهید ، جایگاه تدوین شاخص در نظامهای آموزشی را در 7 مورد فقط بنویسید .

استفاده از ملاکها و اصولی که خصوصیات کیفی را در قالب کمیات بیان نموده و آنها را قابل بررسی وارزشیابی نماید .

محکی که وجود پدیده های دیگر را نمایان میکند. مثلاً افت تحصیلی فراگیران در یک درس خاص علیرغم کوشش معلم میتواند شاخصی برای مشکل بودن مطالب درسی، عدم رعایت قوانین یادگیری باشد.

معمولا از شاخص نگرشها و یا موقعیتها سرچشمه می گیرد و مانند علائمی که مسیر راه را مشخص می کنند می توانند مورد استفاده برنامه ریزان اموزشی قرار گیرند .

معمولاً برای اطمینان از اعتبار نتیجه گیری ها و نشان دادن شرایط جامعه و روانشناختی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی از بیش از یک شاخص استفاده می کنند تا احتمال بروز خطا را کاهش دهند و به طور کلی شاخص ها نوعی کمیت یا داده های آماری هستند که به شکل ساده مانند میانگین، نرخ یا نسبت نشان داده میشود.

همه عناصری که وارد سیستم می شوند (ماده ، انرژی ، یا اطلاع ) ، دروندادهای آن بشمار می روند. بعضی از دروندادها برای حفظ و بقای سیستم و برخی دیگر برای رشد وتحقق هدفهای سیستم بکار می آیند ؛ مثلا ، انواع مواد وانرژی و اطلاعات ( به شکل تجهیزات و تصحیلات فیزیکی ، منابع مالی ، نیروی انسانی و منابع دانش و اطلاعات ) از سوی جامعه ، مردم یا نهادهای اجتماعی در اختیار مدرسه ها قرار می گیرند تا با کاربرد آنها هدفهای آموزش و پرورش تحقق پیدا کنند[4] .

از شاخصها می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1.بررسی اندازه گیری وضعیت و روند اقتصاد کشور در برنامه ریزی آموزشی 2. در سیاست گذاریهای آموزشی 3.برای تعیین میزان پیشرفتو تغیرات 4.ارزشیابی 5.تحقیقات 6.نشان دادن مشکلات 7.پیش بینی روند کار .

شاخص علامت یا مقیاسی است که روابط موجود بین دو چند متغیر (کمی و کیفی) را در یک زمان مشخص به صورت ارزش های عددی به طوری که معنی و مفهومِ لازم را برسانند بیان میکنند از این رو شاخص دارایِ ارزشِ قراردادی است. و به تناسب داده های جدید در زمان های مختلف تغییر می کند.

 

سئوال پنجم:

5 ) ابعاد 10 گانه برنامه ریزی راهبردی را بعنوان مدلی برای تهیه و تدوین اهداف آموزشی فقط بنویسید .

دکتر محمد رضا بهرنگی در توضیح طبقه بندی امور آموزشی ، دسته بندی 10گانه ای را تحت عنوان کلی ( قلمرو مدیریت آموزشی ) معرفی کرده است . این امور شامل موارد زیر می باشند :

1.نظارت و راهنمایی تعلیماتی مربیان 2.راهنمایی و مشاوره تحصیلی ، شغلی و رفتاری دانش آموزان 3.ارتباطات اجتماعی و فرهنگی میان مدرسه و جامعه 4.برنامه ریزی آموزشی و درسی 5.ارزشیابی 6.امور اجائی 7.امور مربوط به رفع تعارضات و حل مشکلات 8.امورمالی و نگهداری حساب اسناد و ضبط اطلاعات 9.ایجاد تغییر 10.رشد سازمانی .[5]  

10مرحله برنامه ریزی عبارتند از :

1.تبیین شاخصهای کلیدی 2. ارزشیابی محیط بیرونی 3.ارزشیابی محیط درونی 4.تحلیل و تاثیر متقابل محیط درونی و بیرونی 5.خلق ایده ها 6.تجزیه وتحلیل تاثیر متقابل ایده ها و شاخصهای کلیدی 7.تدوین راهبرد 8.نیازسنجی 9.تکمیل راهبردها 10.ارزیابی و قضاوت.  

شناخت محیط کلی

Internal Enviroment

استراتژی

Strategy

برنامه ریزی عملیاتی

Operational Planing

اجرا

Implementation

کنترل

Control

چشم انداز

vision

رسالت

Mission

اهداف کلی

Aims

فلسفه

Philosophy

اهداف کمی

Goals

سیاست گذاری

Policymaking


ارزشیابی

Evaluation

بازآفرینی

Rivitalization


[6]



[1] .Marquarat

[2]. Tsang

[3].Smith&Araujo

4. مدیریت اموزشی علاقه بند ص 117

5.مدیریت آموزشی و آموزشگاهی دکتر محمد رضا بهرنگی ص 97

6-  اصول ومبانی برنامه ریزی آموزشی دکتر سیاوش خلیلی شورینی ص 49