نوع نگاه به سازمان یادگیرنده

دیدگاه

سازمانی که در آن، افراد به طور مستمر توانایی های خود را ارتقا میبخشند تا به نتایجی که مد نظر است، دست یابند و بدین ترتیب الگوهای جدید تفکر، رشد یافته و اندیشه های جمعی و گروهی گسترش یابند.

سنگه 1990

سازمان یادگیرنده در عین اینکه بیانگر توسعه و رشد قابلیت سازمانی است، فرایند یادگیری ضمنی و تلویحی نیز هست که اغلب به صورت ناخواسته در سازمان ها جریان دارد.

پت گریو و ویپ 1991

سازمانی که با ایجاد ساختارها و استراتژی ها به ارتقای یادگیری سازمانی کمک کند.

گاروین (1993

سازمانی با ظرفیت که به طور مستمر ظرفیت خود را برای یادگیری، تطابق و تغییر در جهت فرهنگ خود افزایش میدهد.

جونز و هنری (1994

سازمانی که با قدرت و به صورت دسته جمعی یاد میگیرد و دائماً خود را به نحوی تغییر میدهد که بتواند با هدف موفقیت، مجموعه سازمانی، به نحو بهتر اطلاعات را جمع آوری، مدیریت و استفاده کند.

مارکوارت (1995

سازمانی که فرایندهای یادگیری در آن تحلیل، بررسی، توسعه و مدیریت شده باشد و این فرایندها با اهداف نوآوری و بهبود، همسو و هم راستا شده باشند.

جفارت و مارسیک (1996

سازمانی که در آن یادگیری به طور پیوسته و مداوم، جهت دستیابی به اصلاح و بهبود مستمر، جریان دارد و سازمان، قدرت، ظرفیت و توانایی تحول و دگرگونی خویش را دارا است.

 

واتکینز و مارسیک (1996

یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده دو مفهوم متفاوت اند، اولی به فعالیتهای درونی سازمان (فرایندها) و دومی به نوع خاصی از سازمان اشاره دارد.

تسانگ (1997

سازمانی که یادگیری همه اعضای خود را آسان ساخته و به طور مستمر خویشتن را دگرگون و متحول میسازد.

پدلر(1998

سازمانی که روح یادگیرندگی در فرایندهای یادگیری افراد یافت میشود.

ایکیهارا (1999