ارشدان مدیریت آموزشی

چشم­اندازهای سازمان یادگیرنده: به منظور ایجاد یک سازمان یادگیرنده، فرد باید مطمئن گردد که میان ابعاد ملموس و آشکار سازمانی (رسمی و عینی) و ابعاد غیر ملموس و ناپیدای سازمانی(غیر رسمی و ذهنی) یک ارتباط و همبستگی مهمی وجود دارد و نیز اینکه میان اهداف سازمانی و نیازهای مربوط به یادگیری افراد تطابق و سازگاری وجود داشته باشد(کریس و نوهان[1]،2003، به نقل از بوربور، 1385).

برای ایجاد و حفظ یک سازمان یادگیرنده توجه به ابعاد آن ضروری است. مرور بر ادبیات نشان می دهد که از چهار دیدگاه، تحت عنوان سازمان یادگیرنده استفاده می شود. این دیدگاه­ها مبتنی بر ادراکات عاملان سازمان یادگیرنده هستند و بر حسب میزان توجه آنها به هر یک از این ابعاد از آنها استفاده می شود این دیدگاه­ها عبارتند از :

1-       یادگیری سازمانی؛ یادگیری سازمانی به دو چیز اشاره دارد: آگاهی از نیاز به سطوح مختلفی  از یادگیری، و ذخیره سازی دانش در سازمان ها، البته به کارگیری آن نیز عنصر بسیار مهمی است.

2-       یادگیری در محیط کار؛ به جای یادگیری در دوره های رسمی، کارکنان در حین انجام کار آموزش می بینند. این بعد از سازمان یادگیرنده آموزش و یادگیری را به عنوان بافت وابسته تلقی می کنند که آن بایست دوره های رسمی نقش محدودی را در یادگیری ایفا کنند، چرا که استفاده از یادگیری حاصل  از دوره های رسمی و برنامه های سخت و دشوار است.

3-       محیط یادگیری؛ بعد سوم سازمان یادگیرنده محیطی است که یادگیری افراد را تسهیل می سازد .

این بعد فضای مثبتی است که یادگیری آسان و طبیعی را میسر می سازد. به عبارت دیگر سازمان محیطی را برای یادگیری مهیا می سازد ک آسان ساز است نه کنترل شده بنابرین اگر محیط زمینه ساز آموزش و یادگیری میباشد، میل و رغبت افرادی برای یادگیری افزایش میابد و در نتیجه بازده یادگیری بالا می­رود.

4-       ساختار یادگیری؛ این بعد که یک ساختار انعطاف پذیر و ارگانیک است و بر ساختار بروکراتیک ارجحیت دارد، یادگیری را به مثابه ضرورتی برای ساختار یادگیری مد نظر قرار میدهد. سازمان برای ایجاد  حفظ انعطاف پذیری به یادگیری مستمر نیاز دارد. در حالی که در بعد قبلی محیط فقط یادگیری را تسهیل می کند. در این بعد افراد از محیط بیرونی می آموزند تا بتوانند نیازها و خواسته­های مشتریان را برآورده سازند. فعالیت­ها، عموماً در درون تیم­هایی سازمان­دهی می­شوند که اختیار و توانایی زیادی دارند.  از طرف دیگر سازمان یادگیرنده ، کاملاً تخت و مسطح است. اگر چه یک سازمان، تخت و غیر متمرکز باشد، ما می­توان آن را به صورت سلسله مراتب و متمرکز اداره کرد( شهایی، 1386)